در حالی که غرب و بالاخص ایالات متحده، هر روز تدابیر گسترده تر و سخت گیرانه تری علیه جمهوری اسلامی ایران تمهید می کند، ایران در صدد فرار از این سخت گیری هاست و از این بابت نوعی تعقیب و گریز اقتصادی میان ایران و غرب رخ می دهد. در این تعقیب و گریز ایران به سختی تلاش می کند تا تحریم ها و سخت گیری های اعمال شده را بی اثر کند و در این رابطه نه فقط چشم به همکاری ها با همسایگان خود دوخته بلکه در لایه های بعدی به سایر کشورهای آسیایی و بالاخص منطقه اورآسیا نگاهی ویژه دارد. سفر هفته گذشته سید ابراهیم رپیسی به اندونزی در حالی که این کشور یکی از کشورها و اقتصادهای نوظهور به شمار می رود از همین دست تلاش هاست که با سفر دیروز سلطان عمان به تهران تکمیل شد.
نگاه ایران به شرق، اگرچه قادر نیست کشور را از منابع و فناوری غرب بی نیاز کند، اما در حال حاضر که غرب روش های سخت گیرانه ای علیه جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته و وارد منازعه ای آزار دهنده و گسترده با کشورمان شده است،آلترناتیوی است که می تواند دست کم به عنوان یک سیاست دوره گذار و یا آن طور که مقامات در تهران تاکید می کنند، به عنوان یک راهبرد در سیاست های منطقه ای و بین المللی، مورد اجرا قرار گیرد و منافعی را عاید کشورمان کند.
در این رابطه، حتی پیش از روی کار آمدن سید ابراهیم رئیسی و وقوع تغییرات ساختاری در سیاست های منطقه ای و بین المللی ایران، همکاری با کشورهای همسایه به موازات آن گسترش روابط با روسیه به کشورهای اقماری آن در منطقه اورآسیا به عنوان یک سیاست راهبردی مورد توجه قرار می گرفت و حسن روحانی در راس دولت گذشته به طور کاملا جدی به گسترش روابط با کشورهای اقماری روسیه در قالب کشورهای عضو اتحادیه اورآسیا همت گماشت و سفرهایی را هم در این رابطه به کشورهای یاد شده انجام داد. ماحصل این تلاش ها به امضای قرارداد لغو تعرفه های فی مابین ایران و اتحادیه یاد شده منجر و باعث گسترش بیش از پیش روابط تجاری میان تهران و اتحادیه اورآسیا گردید. همان هنگام این پرسش مهم مطرح شد که آیا ایران توانایی و ظرفیت استفاده از این امکان بزرگ و بازار گسترده را دارد؟ نکته مهم در این باره آن است که برابر دیدگاه های مطرح شده در نشست های بین المللی، کارشناسان بر توجه به همکاری با کشورهای شرق آسیا که به اقتصادهای نوظهور موسوم هستند، تاکید می کنند. در گذشته نیز کشورهایی مانند تایوان، کره جنوبی و ژاپن که به اژدهاهای کوچک موسوم بودند، مقصد سرمایه و تجارت بسیاری از کشورهای توسعه یافته و غربی بودند و کالاهای مهمی از کمپانی های غربی و اروپایی در این کشورها و یا به طور مشترک تولید می شد که این تولید مشترک و یا تولید در سرزمین دیگر، رفته رفته باعث توسعه یافتگی ملموس و قابل توجه این اقتصادها شد و اکنون تایوان، ژاپن و کره جنوبی به عنوان اقتصادهای توسعه یافته و پیشرو مطرح هستند.
اکنون نیز نه فقط چین و سایر کشورهای شرق آسیا که کارشناسان اقتصادی اروپایی و آسیایی همکاری با اقتصادهای نوظهور چه در اورآسیا و چه در آسیای جنوب شرقی را توصیه می کنند. علاوه بر این، تهران به همکاری با همسایگان بلافصل خود در حاشیه جنوبی خلیج فارس و عراق و افزون بر آن به لایه های دوم همسایه های خود یعنی سوریه و… توجه می کند و این طیف گسترده و متنوعی از همکاران اقتصادی را برای کشورمان پدید آورده است. در تمام این روابط، به نحو کامل اندیشیده شده ای برای جایگزینی پول ملی و یا دست کم یک ارز مرضی الطرفین به جای دلار تلاش می شود. این جایگزینی البته سخت، زمان بر و مستلزم همکاری و هماهنگی دقیق مالی میان طرفین ذی نفع است. از جمله به خاطر همکاری هایی که میان شرکای تجاری ایران با چین و روسیه جریان دارد، روبل روسیه و یا یوآن چین ممکن است به عنوان یک ارز مشترک و یا مرضی الطرفین میان ایران و شرکای تجاری اش پذیرفته شود. این پذیرش هنوز محقق نشده و ممکن است حتی به این زودی ها محقق نشود، اما به عنوان یک مدل می تواند مورد توجه قرار گیرد.
البته برخلاف آنچه تبلیغ یا تصور می شود کشورهای اورآسیا، کشورهایی نیازمند یا فقیر نیستند و بازارهای شان، بازارهایی جذاب به شمار می رود؛ حدود ۳۰ درصد از انرژی نفت و گاز جهان از این کشورها استخراج و صادر می شود. علاوه بر این، منطقه اورآسیا یکی از سیلوهای بزرگ غلات جهان است که اهمیت آن در هنگام بروز جنگ اوکراین بیش از پیش آشکار شد. این منطقه همچنین در حوزه های کشاورزی و دامپروری و به طور کلی تولید و برقراری امنیت غذا تجربه ها و تولیدهای مهمی دارد که می تواند نیازهای ایران را پاسخ دهد. مجموعه این نکات باعث می شود تا گسترش همکاری با اورآسیا و تقویت نگاه به شرق در سیاست های راهبردی بین المللی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران همچنان به صورت پایدار و فزاینده مورد تاکید قرار گیرد.