پایگاه خبری دنیای سرمایه

سعید عسکرزاده:

ما فولادسازی‌‌ها را در سراسر کشور پراکنده کرده‌ایم

ما فولادسازی‌‌ها را در سراسر کشور پراکنده کرده‌ایم

با توجه به اهمیت موضوع فولاد سبز در میزگردی که با حضور محمدرضا کرمی شاهرخی، مدیرعامل موسسه راهبردی معدن و فولاد سبز؛ عزیزالله عصاری، مشاور عالی گروه CPG آلمان؛ سعید عسکرزاده، دبیر انجمن سنگ آهن؛ محمد کریمی، عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر و یدالله سبّوحی، عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف در دفتر ماهنامه «دنیای سرمایه‌گذاری» با عنوان «فولاد سبز» برگزار شد، به بررسی ابعاد مختلف تولید این محصول مهم و ارزشمند پرداختیم که بخش گفت‌وگوی ما با محمدرضا کرمی شاهرخی را در این بخش می‌خوانید.

صنعت فولاد کشورمان در مقایسه با دیگر کشورها، چه کاستی‌هایی از نظر برنامه‌ریزی و اقدمات انجام‌شده دارد؟

سعید عسکرزاده: اگر تصمیمات کشور ایران را با اقدامات سایر کشورها در سطح بین‌المللی مقایسه کنیم، متوجه خواهیم شد که کارهایی در کشور انجام داده‌ایم که اشتباه بوده‌اند. به عنوان مثال، ما فولادسازی‌‌ها را در سراسر کشور پراکنده کرده‌ایم، بدون اینکه به نقشه جهانی مانند ژاپن، چین و سایر تولیدکنندگان بزرگ نگاه کنیم و ببینیم که همه فولادسازی‌های آن‌ها در نزدیکی دریاها قرار دارند و این اشتباه جدی ما بوده است. اما این که آیا می‌توانیم هم‌اکنون آن را اصلاح کنیم یا نه، جواب مشخصی ندارد. در واقع فقط موضوع آلودگی محیطی نیست، بلکه عوامل دیگری نیز در این موضوع تاثیر دارند. بنده این را به عنوان یک اشتباه تلقی می‌کنم، زیرا در حال حاضر نمی‌دانیم که چه کاری باید انجام دهیم و درگیر خطوط انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان به مناطق مرکزی کشور هستیم تا آب مورد نیاز واحدهای فولادسازی را تامین کنیم. در دنیا در داخل کشورها به جهت جلوگیری از حمل باطله، صنایع معدنی در کنار معادن احداث می‌شود، ولی فولادسازی به کنار دریا منقل شده است. اینکه ما ماده معدنی را به کنار دریا ببریم، صحیح نیست. شاید در سطح بین‌المللی بتوانیم راه‌حل‌هایی را پیدا کنیم که مثلا کشور تولیدکننده سنگ آهن، سنگ خود را به کشوری که فولادسازی حاشیه‌ای دارد، منتقل کند، اما این موضوع در سطح کشور صحیح نیست. ما نباید بحث معدن را به حوزه آهن و فولاد نزدیک کنیم. آهن‌سازی و فولادسازی ویژگی‌های خود را دارند و در یک پلتفرم صنعتی قابل بررسی هستند. در پلتفرم صنعتی، شما ۱۴ مولفه برای فرآیند مکان‌یابی دارید و بر اساس ویژگی‌های خاص صنعت خود تعیین می‌کنید که باید کجا قرار بگیرید، اما معدن این‌گونه نیست و نمی‌توان آن را جابه‌جا کرد. در کشورمان که روش‌های Gas Base خیلی جا افتاده و بخش عمده‌ای از فولاد ما از این روش تولید می‌شود، بررسی کرده‌اند که برای کاهش مسایل حمل‌ونقل، فرآیندهای کنسانتره‌سازی و گندله‌سازی را نزدیک‌تر به هم و ترجیحا در کنار معدن قرار دهند و سپس حمل کنند. این هم به جهت کاهش مقدار پرعیار‌سازی و حذف حمل باطله‌های مدنظر بوده است.

در زمینه تولید فولاد سبز چه موضوعات مهمی باید در نظر گرفته شود؟

نخستین موضوع، تاثیر تولید زیست‌محیطی خودروهای برقی است که این خودروها مصرف هیدروکربن‌ها و آلودگی زیست‌محیطی را کاهش می‌دهند، اما برای ساخت آن‌ها نیاز به منابع زیادی از جمله مواد اولیه مانند مس و لیتیوم داریم که این مساله باعث افزایش تولید کربن در فرآیند تولید باتری‌ها می‌شود و نیازمند بهبود فناوری‌های تولید و مدیریت منابع است. نکته دیگر، فناوری هیدروژن در فولادسازی است. استفاده از هیدروژن به عنوان جایگزین برای کربن در فرآیندهای آهن‌سازی می‌تواند به کاهش انتشار دی‌اکسید کربن و بهبود محیط زیست کمک کند، با این حال تولید و استفاده از هیدروژن، نیازمند بهبود فناوری‌های پیچیده‌تری است. نکته کلیدی دیگر هم، چالش‌های اقتصادی و مالیاتی است؛ بدین معنا که هزینه تولید فولاد سبز در مقایسه با فولاد سنتی بیشتر است و نیازمند تحقیقات بیشتر در فرآیندها و فناوری‌های جدید است. این موضوعات نشان‌دهنده آن است که هنوز چالش‌های بسیاری در جهت انتقال به تولید فولاد سبز وجود دارد، اما ایران با داشتن توانایی‌های فنی و علمی، می‌تواند در این راه پیشرو باشد و بهبودهای لازم را ایجاد کند. تحلیل وضعیت تولید و مصرف فولاد با رویکرد آینده‌پژوهی نشان می‌دهد که تولید فولاد، همواره متناسب با رشد جمعیت جهانی افزایش یافته که این روند در مورد سایر مواد معدنی دیده نمی‌شود. دلیل اصلی این مساله، ارزان بودن فولاد است که باعث شده تا تقاضا برای آن، همپای افزایش جمعیت رشد کند.

تولید فولاد سبز در آینده با چه چالش‌هایی همراه خواهد بود؟

با توجه به گرایش جهانی برای تولید فولاد سبز، این امکان وجود دارد که هزینه‌های تولید فولاد افزایش یابد که این امر می‌تواند کالاهای جایگزین را به گزینه‌های مناسبی برای استفاده تبدیل کند و در نتیجه، مصرف فولاد کاهش یابد. البته این موضوع به عنوان یک چالش برای بخش معادن مطرح است؛ چراکه در آینده، با افزایش قیمت فولاد و بهره‌برداری از منابع جایگزین، ممکن است که مصرف فولاد به حاشیه برود.

در چه صورت نیاز جهانی به سنگ آهن و مواد معدنی جدید کاهش خواهد یافت؟

در صورتی که روند بازیافت فولاد به درستی پیش برود، ممکن است که نیاز جهانی به سنگ آهن و مواد معدنی جدید کاهش یابد. بخش بزرگی از فولاد تولیدشده، به قراضه تبدیل می‌شود که می‌تواند دوباره مورد بازیافت و استفاده قرار بگیرد و این روند ممکن است، به‌گونه‌ای پیش برود که نیاز به تولید فولاد جدید، کاهش و بخش عمده نیاز به فولاد از طریق بازیافت تامین شود. اگر هزینه‌های تولید فولاد سبز کنترل نشود، این امکان وجود دارد که فولاد به تدریج جایگاه خود را در صنایع از دست بدهد و کالاهای جایگزین به گزینه‌های جذاب‌تری تبدیل شوند که این مساله نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و کنترل هزینه‌ها در فرآیند تولید فولاد سبز است. از سوی دیگر، اگر قیمت فولاد افزایش یابد، ممکن است که صنایع به سمت استفاده از کالاهای جایگزین بروند یا تنها از فولادهایی ویژه با استانداردهای خاص استفاده کنند. این تغییرات نیازمند ایجاد فرهنگ عمومی و تغییر پارادایم در فضای کسب‌وکار جهانی است.

پایان پیام./

به این مطلب امتیاز دهید.
تبلیغات