پایگاه خبری دنیای سرمایه

استاد جلال‌الدین سخا تاکید کرد

ارزآوری و بهبود معیشت هنرمندان در گروی اهتمام به توریسم هنری

“استاد جلال‌الدین سخا، متولد ۲۱ خردادماه ۱۳۴۰ در منطقه نارمک تهران، در یک خانواده متوسط و مذهبی رشد کرده است. پدرش، علاقه‌ به نوشتن و نقاشی کردن را در کودکی در او کشف کرد و شناسایی استعداد و میل وافر وی به هنر به خصوص خط و نقاشی توسط آموزگاران دوران دبستان و مقاطع راهنمایی و دبیرستان، موجب شد تا با توجه خاص و حمایت آن‌ها در مسیر پرورش استعداد هنری در نوشتن و کشیدن قرار گیرد. این هنرمند خوشنام، بدون آموزش کلاسیک و حضور در محضر استادان هنر، به صورت ذاتی و خودآموزی و فقط با دیدن و تمرین کردن زیاد توانست در دوران تحصیلی راهنمایی و در سطح دانش‌آموزان نواحی آموزش‌وپرورش استان تهران، چندین سال پی‌درپی در هنر خوشنویسی سرآمد و حائز رتبه اول شود.” فرصت مغتنمی دست داد تا در حضور این استاد هنرمند و پر تلاش گپ‌وگفتی خودمانی داشته باشیم. سخا، تحصیلات خود را در رشته کارشناسی مدیریت حرفه‌ای امور فرهنگی و روابط عمومی به پایان رسانده و عضویت در انجمن عکاسان مطبوعات ایران، انجمن روابط عمومی ایران، انجمن روزنامه‌نگاران ایران، فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران، جامعه پیش‌آهنگان ایران، انجمن هم‌اندیشان ایران فرهنگی و… را در کارنامه فعالیت خود به ثبت رسانده است. وی در بخشی از گفت‌وگو بر این نکته اذعان دارد که هرگز فکر نمی‌کردم “رنگ سوخته یک قلم دزفولی و دواتی بر میز تحریر و خودنویسی طلایی” بر جیب کت پدرم، دو نشانی باشند که سرنوشت آینده‌ام را رقم بزنند و روزی “قلم” توتِم من شود. در ادامه این مصاحبه همراه ما باشید.

لطفا در ابتدا با مروری بر زندگی شخصی، در خصوص چگونگی ورود خود به دنیای هنر توضیحاتی ارائه فرمایید.

به خاطر دارم، در حدود سن ۱۶ سالگی در یک مسابقه هنری که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به صورت سراسری برگزار کرده بود، به عنوان رتبه اول خوشنویسی انتخاب و طی مراسمی ویژه هدایایی از عالی‌ترین مقام بنیاد نیکوکاری وقت دریافت نمودم که همچنان به یادگار حفظ کرده‌ام. ناگفته نماند، تا قبل از اخذ دیپلم به‌واسطه همین امتیاز خط خوش مورد عنایت و تفقد معلمان و دبیران خود واقع شده و از مزایای این حُسن خط در محیط‌های آموزشی، خانواده و دوستان برخوردار بودم. از آنجایی که ذاتا فرد منضبط و مرتبی بودم، علاقه زیادی به حضور و ادامه تحصیل در دبیرستان نظام آن دوره را داشتم، اما با مخالفت شدید پدر روبه‌رو شدم و با پیروزی انقلاب و همان علاقه نهفته برای نظامی‌گری، در اولین کنکور ورودی دانشکده افسری شرکت کردم و در سال ۱۳۵۸ با رتبه خوبی برای طی دوره و برخلاف میل پدر وارد دانشکده افسری نیروی زمینی شدم. متاسفانه به‌رغم آنچه که آرزو داشتم، به لحاظ همان روحیات هنری و عدم تطابق با دیسیبلین محیط نظامی، پس از دو سال آموزش افسری، به کار خود در این دانشکده پایان دادم. پس ‌از آن مدتی را در بخش جریه راه‌آهن دولتی به عنوان خطاط استخدام شدم و واگن‌هایی را که در بخش کارخانه‌های راه‌آهن بازسازی و نوسازی می‌شدند، با رنگ و قلم‌مو علائم و نوشتجات روی واگن‌ها را انجام می‌دادم. خوشبختانه در این محیط کاری، ارج‌وقرب و احترام زیادی به عنوان یک هنرمند داشتم و هر چند این دوره همکاری بیش از دو سال دوام نداشت، ولی تجربه‌ای با ارزش و خاطرات خوب با همکاران و مدیرانم به یادگار دارم. تمرینات خط، خوشنویسی و نقاشی بیشترین اوقات شبانه‌روزی من را پر می‌کرد و مدام در حال نوشتن بودم و دلم می‌خواست که به هر آنچه به‌نوعی با خط مربوط می‌شود، دستی برده باشم تا جایی که با استفاده از تجربه دوران راه‌آهن به حرفه تابلونویسی هم رویکردی داشتم و سال‌های زیادی در این کار برای لذت و کسب درآمد کار می‌کردم.

نقطه عطف زندگی شخصی و هنری شما از کجا آغاز شد؟

در سال ۱۳۶۲ آشنایی با استاد غلامرضا خلج، نقطه عطف زندگی شخصی و البته چراغ راهگشایی بر مسیر هنری من بود که خداوند این سرنوشت را برایم رقم زد. حضور در کلاس آموزش خوشنویسی انجمن خوشنویسان ایران و تلمذ در محضر این انسان فرهیخته و بزرگ‌استادِ هنر و اخلاق و قرابت فکری حسی و عاطفی با ایشان، مسیر زندگی مرا به سمت دیگری سوق داد و به پیشنهاد وی از ادامه همکاری با راه‌آهن دولتی انصراف و در بخش نقشه‌برداری و نقشه‌کشی اداره کل مهندسی زراعی وقت (از ادارات تابعه وزارت کشاورزی) استخدام و در معیت ایشان در سمت خطاط و رسام مشغول به کار شدم. اوج پیشرفت‌های هنری من دقیقا همان سال‌های همکاری و هنرجویی در خدمت استاد خلج بود، به‌طوری که توانستم با بهره‌گیری از افاضات، راهنمایی‌ها، حمایت‌ها و مراقبت‌های همه‌جانبه و همچنین آموزش‌های دقیق، سخت‌گیرانه و خالصانه این استاد توانمند، پس از طی دوره کامل ۴ ساله مدرک ممتاز از انجمن خوشنویسان ایران را اخذ کردم و رسما به عضویت این انجمن درآمدم. از طرفی، بنا به درخواست ایشان که رییس شعبه کرج انجمن خوشنویسان ایران نیز بودند، به تدریس و آموزش هنرجویان خوشنویسی مشغول شوم. به موازات این فرصت مغتنم، با پیگیری‌های مداوم، مجوز تاسیس یک آموزشگاه هنری را از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اخذ و پس از آن، یک آتلیه هنری برای خودم را اندازی کردم تا پایگاه و پاتوق هنری برای تدریس خوشنویسی و انجام سفارش‌های هنری و کسب درآمد برای معیشت باشد.

می‌دانم که شما در زمینه عکاسی و تصویربرداری هم فعالیت‌های بی‌شماری داشته‌اید؟ چه شد که به فعالیت در این بخش روی آوردید؟

در سال ۱۳۷۰ با تاسیس شرکت خدمات مهندسی آب‌وخاک کشور به عنوان بازوی اجرایی در امور زیربنایی وزارت جهاد کشاورزی، نقطه عطف دیگری برایم رقم خورد که لزوما به این شرکت منتقل و در بخش روابط عمومی این شرکت مشغول به کار شدم و تا زمان بازنشستگی (اسفندماه ۱۳۹۵) به عنوان کارشناس‌مسئول و مدیر روابط عمومی خدمت اداری داشتم. از این بابت عرض کردم، نقطه عطف؛ چراکه لازمه حضور در پروژه‌های ملی و استانی این شرکت در سراسر کشور، تهیه گزارش و مستندات عکس و تصویر است که این موضوع باعث شد تا برای فراگیری تخصصی تصویربرداری به انجمن سینمای جوانان ایران، به منظور آموزش عکاسی به کلاس‌های آزاد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و برای تبحر در گزارش‌نویسی به کلاس‌های روزنامه‌نگاری و گرافیک مطبوعاتی مرکز تحقیقات رسانه‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وارد شوم. گذراندن این دوره‌ها بهانه‌ای شد تا در آغازین سال‌های دهه هفتاد به عضویت انجمن روزنامه‌نگاران ایران و انجمن عکاسان مطبوعات ایران درآمده و بالطبع همین عضویت، بهانه و جرقه‌ای برای بیش از ۳۰ سال همکاری با رسانه‌ها و جراید به عنوان روزنامه‌نگار، خبرنگار و عکاس خبری شود که همچنان ادامه دارد. به عنوان مثال، طی این سال‌ها با جرایدی همچون ایران، تهران امروز، تهران تایمز، پیام آشنا، اطلاعات و همچنین نشریات و مجلات تخصصی عمران آب، زمان هفتادوهفت، بادبان، جوانان امروز، خانه و خانواده، پسران و دختران، آب خاک ماشین، ایرانگرد، انجمن اینترنتی هنرمندان ایرانی و… همکاری داشته‌ام. شایان ذکر است، به مقتضای رشته تحصیلی کارشناسی مدیریت حرفه‌ای امور فرهنگی و روابط عمومی و همچنین مدیریت روابط عمومی شرکت متبوع، سال‌های متمادی است که عضو انجمن روابط عمومی ایران هستم که خوشبختانه تاثیر به‌سزایی در مراودات حقیقی و حقوقی اجتماعی من داشته است.

با این تفاسیر، شما در طول سال‌ها فعالیت، مدام در حال تلاش و یادگیری بوده‌اید.

بله. بنده هرگز در زندگی شخصی، فرد منفعلی نبودم و مدام در تلاش و تحرک از هر فرصتی برای یادگیری در زمینه‌ها و دوره‌های مختلف تخصصی استفاده می‌کردم که نمونه آن، حضور در سمینارها، همایش‌ها، ورک‌شاپ‌ها و همراهی و همکاری با انجمن‌های علمی، ادبی و هنری، خیریه‌ها و نهادهای مردمی از جمله انجمن هم‌اندیشان ایران فرهنگی، انجمن همگرایی مواریث تمدن ایرانی، جامعه پیشاهنگان ایران و… بوده که همیشه حضوری فعال و مستمر داشته‌ام. از همان نونهالی علاقه زیادی به مطالعه داشتم و اوقاتی را به کتاب‌خوانی می‌گذراندم. اشتیاق به تلاوت قرآن هم موجب شده بود تا به تعلیم و تمرین در ترتیل، تجوید و قرائت همت گمارده، به‌طوری که برای اجرا در بسیاری از محافل و مجامع رسمی دعوت شوم که خاطره به یادماندنی آن، تلاوت در نهاد ریاست جمهوری در حضور مرحوم رفسنجانی بود.

این‌همه تلاش بی‌شائبه در تولید آثار خوشنویسی و عکاسی شما از کجا سرچشمه می‌گیرد؟

هنر همیشه با تمامی زندگی شخصی‌ام آمیخته بوده و عشق و علاقه وافر من به دنیای بی‌مرز و لایتناهی هنر و البته رسالت و تعهدی که در این حیطه بر خود واجب میدانم، دلیل موجهی بر فعالیت‌های مداوم و بی‌وقفه در تولید آثار خوشنویسی و عکاسی بوده که حاصل این تلاش، حضور پررنگ در بیش از هشتاد نمایشگاه هنری گروهی و انفرادی داخلی و خارجی به عنوان شرکت‌کننده بوده است. البته در اجرای ورک‌شاپ کیوریتوری هم تجاربی داشته و بعضا کسب رتبه، دریافت هدایا، تندیس لوح و مدال از افتخارات من بوده است. در یک مقطع زمانی نیز مدیر نگارخانه ژینوس تهران بودم و نمایشگاه‌های متعددی را برگزار کردم که به شکرانه این توفیقات از خداوند بزرگ می‌خواهم توانی دهد تا با مساعی و تلاش بیشتر بتوانم دِینی را که استادانم و همچنین مردم سرزمینم در سازندگی من داشته‌اند، ادا کنم. در خوشنویسی اگرچه در اجرای خطوط مختلف تجربیات خوبی داشته‌ام، اما در آموزش تخصصی با خطوط نستعلیق و شکسته نستعلیق در خدمت هنرجویان بوده‌ام. در نمایشگاه‌ها نیز با آثار متنوع و در قالب قطعه‌نویسی، خط نقاشی، نقاشی خط و… همچنین با آثار عکاسی در ژانرهای طبیعت، اجتماعی و مفهومی شرکت می‌کنم که از مهمترین آن‌ها می‌توان به نمایشگاه جنبی گردهمایی انجمن خوشنویسان ایران در رامسر ۱۳۶۶، اجرای زنده ورکشاپ خوشنویسی “جشنواره علی گویان” در شبکه ۳ سیما ۱۳۸۲، نمایشگاه آنلاین استانبول ترکیه سپتامبر ۲۰۲۲، نمایشگاه تجسمی جشن نگاره “پرواز بر فراز هنر” در فرهنگسرای نیاوران ۱۴۰۰، نمایشگاه انفرادی خوشنویسی گالری مه و ماهی ۱۴۰۱، نمایشگاه جنبی “روز بین‌الملل دانشگاه خوارزمی” ۱۴۰۰، نمایشگاه عکس هنگ‌کنگ آگوست ۲۰۲۱، نمایشگاه انفرادی خوشنویسی در گالری اوج هنر ۱۳۹۰، نمایشگاه عکس “چشم سوم” روز جهانی عکاسی در گالری مسیح ۱۴۰۱، نمایشگاه تجسمی “آسمان هنر” در برج میلاد ۱۳۹۸ و… و نیز چاپ آثار خوشنویسی و عکاسی در کتاب‌های مرتبط اشاره کرد.

هنرمندان بسیاری در کشورمان فعالیت دارند که هر یک با خلق آثار خود، هنر ایرانی را به جهانیان شناسانده‌اند. به نظر شما چه عواملی باعث ماندگاری هنر می‌شود؟

واژه هنر در ادبیات کلاسیک و حتی فرهنگ‌عامه از کلمات رسوب شده در اذهان است. دنیا نام ایران را با هنر و هنرمندان بسیارش می‌شناسد. سرانگشتان هر ایرانی خلق شده برای خلق آثار هنری و سبقه آن به ادوار پیشین تاریخی بازمی‌گردد. بی‌تردید هنر جزو لاینفک زندگی هر ایرانی است و شاخه‌ها و رشته‌های هنر ایرانی به عنوان مهد هنر بسیار متنوع و متعدد است. دست‌یابی به هنر فاخر و ارزشمند، قطعا به راحتی و سهولت میسر نخواهد شد. استعداد ذاتی فرد، درصد اندکی در این توفیق موثر بوده و لازمه نیل به درجات عالی هنری، بی‌تردید آموزش‌های صحیح و آکادمیک مداوم و بی‌وقفه در محضر استادان آگاه، ماهر و مجرب هنر است. کسب مهارت تمرین‌های بی‌وقفه و ممارست‌های پیوسته برای حفظ مهارت‌ها؛ سخت‌کوشی، ریاضت و تهذیب نفس است. به اعتقاد بنده، هنری والا و ماندگار خواهد شد که مهارت و هنر، آمیخته با چاشنی اخلاق حرفه‌ای فردی و اجتماعی، خلوص نیت، صفای درون، فکر خلاق و ایده‌پرداز باشد. در این میان، باید به این نکته اشاره داشته باشم که با تجربه بیش از ۴۰ سال در عرصه هنر، به این باور رسیده‌ام، اگر هنرمندان به جایگاه واقعی خود در جامعه واقف شوند، قطعا اتفاقات بهتری در جوامع رخ خواهد داد. اگر قرار باشد، اقشار هر جامعه‌ای را بر اساس طبقات اجتماعی صف‌بندی کنیم، بدون شک هنرمندان به لحاظ میزان تاثیرگذاری در شکل زندگی، شیوه‌های رفتاری و تعیین ذائقه‌ها و خواسته‌های مردم به عنوان “پیشتازان و پیش‌قراولان” هر جامعه‌ای در ردیف اول قرار گرفته‌اند.

به عنوان فردی که سال‌ها در حوزه هنر فعالیت دارید، بفرمایید که مسئولان و متولیان مرتبط با هنر و هنرمندان، چگونه می‌توانند مسیر رشد و پیشرفت فعالان این عرصه را فراهم کنند؟

مصادیق زیادی در تاریخ همه ملت‌ها این موضوع را ثابت کرده که مثلا یک عکس از یک عکاس، شعری از یک شاعر، یک اثر نقاشی، یک کاریکاتور و… نهایتا اثر هنری جامعه‌ای را دگرگون و منقلب کرده و اتفاقات بسیاری را در دنیا رقم زده است. بر این اساس هنرمندان، هنردوستان و فعالان عرصه هنر شایسته و بایسته است که نسبت به تعهدات و مسئولیت‌های اجتماعی‌شان با دقت و حساسیت هرچه تمام‌تر توجه داشته باشند، چراکه هنر برای مردم است و هنری که نفع و نتیجه مطلوب آن به مردم نرسد، هنر نیست، بلکه صرفا یک “مهارت” است. در این میان، از مسئولان و متولیان مرتبط با هنر و هنرمندان چه حقیقی یا حقوقی و چه دولتی یا خصوصی، انتظار می‌رود که صادقانه، خالصانه و آگاهانه در راستای حمایت‌های همه‌جانبه از هنرمندان و تلاشگران این گستره همت گمارده، بسترهای رشد را مهیا و مسیرهای پیشرفت و ترقی را بهسازی و هموار نمایند تا هنرمند به دور از هر دغدغه‌ای با خیالی آسوده و تمرکز به تولید و خلق آثار بدیع ساعی باشد.

کمی درباره اقتصاد هنر و وضعیت معیشت هنرمندان توضیح دهید.

مبحث اقتصاد هنر را شایسته است که از زبان کارشناسان و اهل فن و با در نظر گرفتن همه جوانب و زوایای پیدا و پنهان آن بشنویم، اما بر کسی پوشیده نیست که کشوری همچون ایران با قدمت و دیرینه هزاران ساله، مهد هنر و فرهنگ و تمدن با سرمایه‌های غنی طبیعی و انسانی است که با استفاده از خمیرمایه‌های هنرهای سنتی، تکیه بر پیشینه هنری و بهره‌مندی از تکنولوژی‌های روز در تولید آثار هنری به مرکز توجهی برای گردشگران سراسر دنیا واقع شده و با تولید و ارائه محصولات هنری در همه رشته‌ها جذب صددرصدی داشته باشد که قطعا نتیجه مطلوب آن، ارزآوری برای کشور و بهبود اوضاع و معیشت هنرمندان خواهد بود.

سخن پایانی…

در پایان، ضمن سپاس از نشریه وزین و پرمخاطب “دنیای سرمایه‌گذاری” در ایجاد این فرصت، از خداوند بزرگ که خود اولین هنرمند است و آثار و آیات هنرنمایی‌اش در همه‌جا عیان است، می‌خواهم، این سرزمین کهن که مهد هنر، تمدن و فرهنگ است را از هر گزندی محفوظ دارد؛ هنرمندانش قدر و منزلت بینند و سردمداران و سیاست‌مداران و سیاست‌گذارانش توجهی خاص به گنجینه‌های با ارزش هنرمندان داشته باشند. ارج‌ نهادن به مقام و جایگاه شامخ استادان هنر، چهره‌های منحصربه‌فرد و کم‌نظیر و نیز، حفظ حرمت اهالی هنر قطعا دلیل خوبی در جهت تشویق و ترغیب نسل نو و همه کسانی خواهد بود که میل به حضور در این عرصه را دارند. باورمان باشد که قوام، دوام و عدم آسیب‌پذیری ایران و ایرانی در احیای حفظ و اشاعه هنر ایرانی و ارج‌وقرب صاحبان هنر است.

انتهای پیام/

پایان پیام./

به این مطلب امتیاز دهید.
تبلیغات