چند نرخی بودن ارز یکی از چالشهای بزرگ در کشورهایی است که با مشکلات اقتصادی و مدیریتی مواجه هستند. این سیاست ارزی نهتنها تجربه موفقی در هیچ کشوری به همراه نداشته، بلکه همواره به بروز معضلات جدی در اقتصاد کشورها منجر شده است. تجربه کشورهای مختلف نشان میدهد که تکنرخی بودن ارز با حذف رانتها، موجب بهبود عملکرد حوزه تولید و تجارت و افزایش شفافیت در بازار میشود.
اما این روزها در کشور ما نیز صحبت تمام فعالان بخش خصوصی این است که باید به سمت ارز تکنرخی حرکت کنیم تا بتوانیم از چالشهایی که چند نرخی بودن ارز به وجود آورده است، عبور نماییم. واقعیت این است که ارز تکنرخی، ضمن کمک به بخش صنعت و تولید، موجب تقویت صادرات، مدیریت بهتر واردات و افزایش سلامت اقتصادی خواهد شد.
نکتهای که باید توجه داشت، این است که در سیستم چند نرخی فعلی، ایجاد فساد و سوءاستفادههای مالی اجتنابناپذیر است. وجود ارزهای چند نرخی، به خودی خود میتواند فسادزا باشد، زیرا در سیستم فعلی، رانت و سوءاستفاده از تفاوت نرخ ارز وجود دارد، چراکه وقتی ارز رسمی با نرخ پایینتر به برخی از گروهها تعلق میگیرد و سپس این ارز در بازار آزاد با قیمتهای بالاتر فروخته میشود، اولین نتیجه آن ایجاد فساد و سوءاستفادههای ارزی میباشد.
موضوع دیگری که باید مدنظر قرار داد، این است که چند نرخی بودن ارز و اجبار صادرکنندگان برای عرضه آن به نرخ نیما، بیانگیزگی این افراد برای صادرات را رقم زده است. از همینرو ارز تکنرخی و رفع مشکل پیمانسپاری ارزی، به مطالبه اصلی صادرکنندگان تبدیل شده و این امر موجب کاهش حجم صادرات ایران طی سالهای اخیر شده است، زیرا پایین بودن نرخ ارز در سامانه نیما نسبت به بازار واقعی، عملاً صادرات کالا را فاقد توجیه اقتصادی کرده است.
البته صادرکنندگان دولتی که از رانتهای مختلفی مانند معافیتهای مالیاتی، بازرگانی و انرژی ارزانقیمت بهره میبرند، میتوانند با هر نرخی ارز خود را بازگردانند، اما بخش خصوصی که هزینه مواد اولیه و سایر مایحتاج خود را با نرخ ارز آزاد تأمین میکند، در این معادله دچار ضرر و زیان میشود. در همین حال، رانت موجود در مابهالتفاوت نرخ ارز واردکننده و صادرکننده، به جیب افراد سودجو سرازیر میشود، ولی در صورت تکنرخی شدن ارز، واردکننده و صادرکننده به صورت توافقی آن را مبادله میکنند.
موضوع قابل تأمل دیگر اینکه ارز چند نرخی به عنوان یکی از مسائل پیچیده و چالشبرانگیز در اقتصاد ایران، زمینهساز ضربه به تولید داخلی است. سالهاست که شاهدیم ارز چند نرخی، تأثیرات منفی خود را بر تولید داخلی و فضای کسبوکار کشور بر جا گذاشته است. این سیستم ارزی موجب افزایش واردات و تضعیف تولید داخلی و صنعتگران میگردد. البته ارز چند نرخی، نهتنها به تولید داخلی ضربه میزند، بلکه به ضرر کارگران ایرانی هم است، زیرا باعث کاهش تولیدات داخلی میشود که نتیجهای جز افزایش میزان واردات و کاهش اشتغال برای کارگران ایرانی را ندارد. همچنین ادامه روند ارز چند نرخی و نبود یک سیاست ارزی پایدار و شفاف، انگیزه برای ایجاد ارزش افزوده در کالاهای داخلی را به شدت کاهش میدهد؛ لذا در حال حاضر، شاهد تعدد فساد و مشکلات اقتصادی به دلیل ارز چند نرخی هستیم که قطعاً این مشکلات با وجود ارز تکنرخی رفع خواهد شد. البته موفقیت در این مسیر، نیازمند کنترل دقیق و مدیریت صحیح نرخ تورم و سایر شاخصهای اقتصادی است، چراکه اگر نرخ ارز بدون نظارت و برنامهریزی دقیق آزاد شود، ممکن است که موجب افزایش تورم و بروز مشکلات جدیدی در اقتصاد ایران شود؛ بنابراین این مسیر نیازمند یک برنامه جامع است که نهتنها ارز را تکنرخی کند، بلکه کنترلهای لازم را برای جلوگیری از افزایش شدید تورم و سوءاستفادههای احتمالی در نظر بگیرد و تنها در این صورت امکان حرکت به سمت یک اقتصاد شفاف و پایدار وجود خواهد داشت.