یکی از مزیتهای رشد تکنولوژی، توجه ویژه به صنعت فولاد سبز و تولید پاک است. هرچند که باید گفت، این بخش به تکنولوژی بالا و تجهیزات پیشرفتهای نیاز داشته و تا رواج آن در دنیا فاصله زیادی وجود دارد. با این حال با افزایش تعداد نیروی متخصص در این حوزه و دانش و امکانات موجود، سودآوری زیادی از این طریق حاصل میشود. در همین رابطه گفتوگویی با مهندس محمدرضا کرمی شاهرخی، مدیرعامل موسسه راهبردی معدن و فولاد سبز (سیگماس) که فارغالتحصیل مقطع لیسانس متالورژی استخراجی و فوق لیسانس برنامهریزی و مدیریت سیستمها از دانشگاه صنعتی شریف است، انجام دادهایم. وی ضمن دارا بودن بیش از ۳۰ سال تجربه در صنایع فرآوری و تولید مس و فولاد و تولیدات جانبی آنها، پروژههای متعددی در زمینه تولیدات معدنی و ذوب مس و صنایع نیمهپیوسته آن، تولید فولاد و صنایع زنجیره فولاد اجرا کرده و در حال حاضر با شرکت توسعه و گسترش ماوراء بهار و موسسه راهبردی معدن و فولاد سبز (سیگماس) نیز همکاری دارد. مشروح این مصاحبه از نظر خوانندگان ارجمند میرسد.
در ابتدا اشارهای به زمان و فلسفه تاسیس موسسه راهبردی معدن و فولاد سبز داشته باشید.
این روزها شاهد تغییرات آبوهوایی و گرمای طاقتفرسا هستیم. هماکنون جنگلهای زیادی در حال سوختن و نابودی است و بسیاری از محصولات کشاورزی آسیبدیده و صنایع نیز به دلیل گرمای شدید و ناترازی برق در خاموشی گرفتار شدهاند، لذا اکنون رسالت بزرگ تک تک آحاد بشر، دولتها و شرکتها، حراست از زمین و نسلهایی است که باید در آن حیات خود را بگذرانند. با توجه به مقدمه بالا، در سال ۱۴۰۰ به اتفاق جمعی از مدیران ارشد و صاحبنظران تصمیم گرفتیم که تمرکز ویژهای بر کاهش آلایندگی و بهطور خاص، کاهش انتشار کربن در صنایع معدنی و فولادی داشته باشیم. هماکنون معادن و فولادسازیها مسئول انتشار ۱۱ درصد آلودگی جهانی هستند که از این مقدار حدود ۸ درصد آن مربوط به فولاد است. فولادسازیها تقریبا معادل جمعیت ۱/۵ میلیاردی هند، کربن در جهان منتشر میکنند، بر همین اساس موسسه راهبردی معدن و فولاد سبز (Strategic Institute of Green Mine and Steel – SIGMAS) را تاسیس و راهاندازی کردیم تا بتوانیم بهطور گستردهتر، رسالت خود را در دفاع از ادامه حیات آسمان آبی و زیبای زمین و حفظ ذخیره نسلهای آتی انجام دهیم.
این موسسه تاکنون چه اقدامات شاخصی را انجام داده و چه تاثیری بر افزایش تولید فولاد سبز در کشور داشته است؟
موسسه راهبردی معدن و فولاد سبز (سیگماس)، تلاش کرده که با فعالیت در چند حوزه، زمینههای کربنزدایی از فولاد را در کشور به وجود آورده و تقویت کند. در حوزه ترویج و تولید محتوا نیز برای رواج هر فناوری جدید، اولین قدم شناساندن آن به مردم، صنعتگران، صاحبان سرمایه، رسانهها و سیاستگذاران است. با توجه به اینکه فناوریهای سبز، در واقع فناوریهای آینده هستند، تعداد افراد و سازمانهایی که امروز دغدغه آنها را دارند، زیاد نیست. اگر بنا باشد که همزمان با دنیا به این فناوریها دست پیدا کنیم، باید از حالا آمادگی آن را در جامعه، دانش آن را در صنعت کشور و انگیزه سرمایهگذاری را در دولت و بخش خصوصی ایجاد کنیم. برای نیل به این مقصود، سیگماس فعالیت رسانهای خود را در وبلاگ، لینکدین و تلگرام آغاز کرده و بهطور متوسط انتشار اخبار روزانه، هر هفته یک پست لینکدین و هر ماه یک پست وبلاگ در رابطه با معدن و فولاد سبز منتشر میکند. موضوع دیگر، حوزه شناسایی تواناییهای داخلی است. سیگماس در این مدت تلاش کرده تا افراد و شرکتهایی را که میتوانند در راستای پاکتر کردن صنایع معدنی و فولادی کشور قدم بردارند، شناسایی کرده و آنها را به صنایع معرفی کند که این کار منجر به تعریف پروژههایی خواهد شد که امیدواریم به زودی، هم شاهد سودآوری و هم شاهد تاثیر آنها بر همسویی صنعت و محیط زیست باشیم. حوزههایی که تاکنون استعدادهای خوبی را در آنها شناسایی کردهایم، شامل فناوریهای بازیافت آب، انرژی و هوش مصنوعی است. بخش دیگر، به حوزه سیاستگذاری مرتبط است. باید گفت، حرکت به سمت فناوریهای سبز، به این دلیل که بسیاری از پروژههای آن هنوز نسبت به روشهای سنتی توجیه اقتصادی ندارند، به حمایتهای دولتی نیاز دارد. این کاری است که هم در اتحادیه اروپا، هم در آمریکا و هم توسط دولتهای دغدغهمند دیگر در حال انجام است. سعی ما بر این بوده که سیاستگذاران صنعت معدن و فولاد را نسبت به اهمیت فناوریهای سبز آگاه کرده و در صورت نیاز به آنها کمک کنیم.
فولاد سبز چه تفاوتها، مزایا و معایبی نسبت به فولاد سنتی دارد؟
در یک کلام میتوان گفت که فرآورده نهایی فولاد سنتی و فولاد سبز عملا تفاوتی با هم ندارند؛ یعنی فولاد همان فولاد است، اما مساله آن است که برای تولید فولاد به روش سنتی، گازهای گلخانهای زیادی تولید میشود. در واقع مطابق آمارهای منتشره، بیش از ۷ درصد دیاکسید کربن تولیدی انسان در جهان ناشی از زنجیره تولید فولاد است. اگر بتوانیم در مسیر تولید فولاد تغییراتی ایجاد کنیم که این انتشار کربن را به صفر برساند، فولادی که تولید میشود به فولاد سبز موسوم است. مزیت اصلی فولاد سبز، سازگاری فرآیند تولید آن با طبیعت و حذف فولاد از عوامل گرمایش زمین است، ولی تولید فولاد بدون انتشار کربن کار سادهای نیست و روشهایی که برای آن ابداع شده، هنوز نسبت به روشهای سنتی صرفه اقتصادی ندارند. سرمایهگذاری در کارهای پژوهشی برای کاهش هزینه تولید فولاد سبز در سطح دنیا در حال انجام است.
تولید فولاد سبز طی چه فرآیندی صورت م گیرد و تولید آن چه میزان هزینه دارد؟
از آنجا که فولاد سبز یک مفهوم جدید است، فعلا مسیرهای زیادی برای تولید آن پیشنهاد شده است که خیلی از آنها در فاز آزمایشگاهی یا تولید پایلوت هستند، اما میتوان گفت که مهمترین مسیرها برای تولید آن، مسیر هیدروژن و حبس کربن (CCUS) است که البته برق هر دو باید از منابع غیرفسیلی باشد. آنچه از معدن به عنوان سنگ آهن استخراج میشود، در واقع حاوی اکسیدهای آهن است، نه خود آهن؛ بنابراین لازم است که در فرآیند موسوم به احیا، اکسیژن را از آهن جدا کنیم. در حال حاضر این کار با استفاده از گاز طبیعی انجام میگیرد، اما چون گاز طبیعی مانند سایر مواد آلی شامل کربن است، اکسیژن موجود در اکسید آهن پس از جدا شدن از این ماده، با کربن گاز طبیعی ترکیب میشود و از اینرو یکی از فرآوردههای این واکنش دیاکسید کربن است که یک گاز گلخانهای است. اگر به جای گاز طبیعی از هیدروژن استفاده شود، فرآورده جانبی این واکنش صرفا بخار آب خواهد بود و گاز گلخانهای حذف خواهد شد. در مسیر حبس کربن، صرفا سعی میشود که گاز گلخانهای تولیدی حبس شود و به مخازن زیر زمین انتقال یابد. با توجه به اینکه تولید فولاد سبز در ابعاد بزرگ هنوز بهطور کامل عملیاتی نشده و مسیر استانداردی نیز فعلا برای تولید آن وجود ندارد، نمیتوان هزینه دقیقی برای آن اعلام کرد، اما مطابق تخمینها، هزینه تولید آن با فناوریهای کنونی حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد بیشتر از فولاد تولیدشده به روش سنتی است.
تولید فولاد سنتی به دلیل مشکلات زیست محیطی، انتشار گازهای گلخانهای و گرمایش زمین، با انتقادات جدی مواجه است. با توجه به این مسایل، تولید فولاد سبز تا چه اندازه ضرورت دارد؟
بحث محیطزیستی تولید فولاد سنتی کاملا بهجا و درست است، اما باید دقت داشت که این مساله، تنها موضوع پیش روی فولادسازان نیست. مساله دیگر، بحث اقتصادی است. با توجه به سازوکارهایی که در آمریکا و اتحادیه اروپا وضع شده است، تولید کربن به نوعی مشمول مالیات خواهد شد. طبق سازوکار CBAM اتحادیه اروپا، حتی اگر فولاد، خارج از این اتحادیه وارد شود، باید میزان کربن تولیدی به ازای هر تن آن به مراجع قانونی اعلام شود و مورد تایید قرار گیرد. در صورتی که میزان کربن تولیدی از حد مجاز بیشتر باشد، آن فولاد مشمول مالیات خواهد شد؛ امری که میتواند صرفه اقتصادی صادرات آن را بهطور کامل از بین ببرد. باید پذیرفت که گرمایش کره زمین یک امر جدی است و نهادهای بینالمللی برای مقابله با آن، صرفا به توصیهنامهها، میثاقنامهها و… اکتفا نخواهند کرد. ابزاری که این نهادها استفاده میکنند، مرتبط کردن بحثهای محیطزیستی با مباحث اقتصادی است. به بیان دیگر، شاید همه به فکر محیط زیست نباشند، اما هیچکسی نیست که به جیب خود فکر نکند و نهادهای بینالمللی این نکته را به نیکی درک کردهاند.
در حال حاضر ایران با تولید بیش از ۹۰ درصد فولاد به روش کوره قوس الکتریکی، در ناحیه سبزتر تولید این فلز پراهمیت، نسبت به سایر فولادسازان جهان که بهطور عمده از روش کوره بلند استفاده میکنند، در جایگاه بالایی قرار دارد. این فرصت و پتانسیل تا چه اندازه مغتنم شمرده میشود و دولت ها تاکنون چه حمایتهایی را از تولید فولاد سبز انجام دادهاند؟
متاسفانه در ایران در بسیاری از صنایع آلایندهکننده «کربن به اختیار» هستند و هرچه قدر میخواهند آلایندگی ایجاد میکنند و به راحتی خودرویی تولید میشود که حداقل ۲ تا ۳ برابر جهان مصرف سوخت دارد و ساختمانهایی که مفهومی بنام مدیریت کربن و انرژی در آنها وجود ندارد. اکنون بسیاری از معدنیها و فولادسازان هم هیچ تاثیری و یا اقدامی جدی در افزایش راندمان، کاهش کربن، انرژی مصرفی و پاکتر کردن فرآیند تولید برای کربنزدایی انجام نمیدهند و به قول کشاورزان، از خاطرجمعی کرت را آب میبرد. در اینجا دو نکته مهم وجود دارد. نکته اول اینکه سبزتر بودن تولید فولاد ایران هر چقدر که مایه آرامش و خوشحالی است، باعث نگرانی نیز هست. ما شاید تا چند سال آینده نگرانی جدی در رابطه با میزان کربن تولیدی فولاد خود نداشته باشیم، اما با سرعتی که در رشد فناوری شاهد هستیم، اگر با این خیال خوش دست روی دست بگذاریم، به زودی شاهد عقب افتادن از سایر کشورها خواهیم بود. به عنوان مثال، ما در رده دهم فولادسازان برتر جهان هستیم، اما همه کشورها برنامه کربنزدایی فولاد خود را برای سالهای ۲۰۳۰ و ۲۰۵۰ ارائه دادهاند، ولی ما حتی طرح جامع در این زمینه نداریم. باز تاکید میکنم، ما در میان ۱۰ فولادساز برتر جهان هستیم، ولی هنوز هیچگونه طرح پایلوت و یا حتی آزمایشگاهی تولید فولاد کم کربن را در دست اقدام نداریم. نکته دوم آن است که بهرغم استفاده ما از مسیر کوره قوس الکتریکی، باز هم نسبت به کارخانههایی از همین نوع در بسیاری از نقاط جهان بیشتر کربن تولید میکنیم. مطابق گزارشهای پایداری فولاد مبارکه و انجمن جهانی فولاد در سال ۲۰۲۲، در مسیر کوره قوس در فولاد مبارکه، به ازای هر تن فولاد، ۱/۵۶ تن CO2 تولید میشود، حال آنکه میانگین جهانی این مسیر، ۱/۳۷ تن CO2 به ازای هر تن فولاد است. این نکته بسیار قابل تامل است. چرا تولید CO2 ما بیشتر است؟ ما معتقدیم دلیل این امر، کمتر بودن بهرهوری ما است؛ یعنی برای تولید هر تن فولاد، مواد اولیه و انرژی بیشتری مصرف میکنیم. مصرف مواد و انرژی بیشتر؛ یعنی تولید کربن بیشتر، به همین دلیل قائل به این هستیم که قدم اول در مسیر سبزتر شدن، افزایش بهرهوری است.
تا چه اندازه به تحقق کربن صفر نزدیک هستیم و آیا برنامه مدونی در این رابطه وجود دارد؟
در بسیاری از اسناد بالادستی ما، بهطور مستقیم یا غیر مستقیم به کاهش کربن اشاره شده است. در برنامه هفتم توسعه و نیز سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، به موضوع افزایش بهرهوری تاکید شده است. همچنین در برنامه جامع بهرهوری کشور و نیز سند سیاستهای کلی محیط زیست، بهطور مستقیم موضوع اقتصاد سبز مطرح شده است، اما الزامات و نظارت سفت و سختی در کشور برای این مساله وجود ندارد.
آیا در آینده فولاد سبز میتواند صنعت فولاد را در اختیار خود بگیرد؟
بسیاری از کشورها، سال ۲۰۵۰ را به عنوان افق خود برای سبز کردن کامل فولاد اعلام کردهاند. البته با توجه به اینکه تولید تجهیزات لازم برای تولید انرژیهای پاک (مانند توربینهای بادی و سلولهای خورشیدی) نیازمند میزان زیادی مس و مواد دیگر است و معادن کنونی تنها ظرفیت استحصال بخش کمی از مواد مورد نیاز را دارد، عدهای از متخصصان، این افق را خوشبینانه قلمداد کردهاند. هر چه هست، ما نیز باید با این حرکت همگام باشیم و حرکت به سمت فولاد سبز را فرونگذاریم تا هم محیط زیست پاکتری داشته باشیم و هم مزیت رقابتیمان را از دست ندهیم.