پایگاه خبری دنیای سرمایه

سرپرست کمیسیون بانوان انجمن دوستی ایران و آلمان بیان کرد

انجمن‌های دوستی بازوان قدرتمند دیپلماسی فرهنگی

انجمن‌های دوستی بازوان قدرتمند دیپلماسی فرهنگی

خانم لیلا اژدری، مدیرکل سابق دفتر بازاریابی و توسعه گردشگری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و سرپرست کمیسیون بانوان انجمن دوستی ایران و آلمان، از فعالان شناخته‌شده عرصه گردشگری است.

وی که دارای مدرک دکترای مدیریت و برنامه‌ریزی فرهنگی است، بیش از ۲۲ سال سابقه فعالیت در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی را دارد. اژدری در بدو استخدام، به عنوان کارشناس برنامه‌ریزی برنامه ملی توسعه گردشگری ایران وارد سازمان گردشگری وقت شد و ضمن طی کردن مراحل ارتقای شغلی، در دفاتر مختلف و در فیلدهای تخصصی گردشگری اعم از برنامه‌ریزی و استانداردسازی و نظارت بر خدمات و تاسیسات گردشگری فعالیت کرد.

این فعال عرصه گردشگری، سال‌ها در دفتر بازاریابی و توسعه گردشگری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به عنوان کارشناس، معاون و مدیرکل و همچنین در دفتر توسعه گردشگری داخلی حضور داشته و در زمینه محصولات و مسیرهای نوین گردشگری کار کرده است. وی همچنین تدریس رشته گردشگری و رشته‌های مربوط به مدیریت و فرهنگ در دانشگاه را در کارنامه کاری خود دارد. ماحصل گفت و گوی ما با این فعال عرصه گردشگری را در ادامه می خوانید.

شما سال‌ها مدیرکل دفتر بازاریابی و توسعه گردشگری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی بودید. در خصوص اقداماتی که در این بخش انجام دادید، توضیح دهید.

از مهمترین اقدامات می‌توان به تعیین بازارهای هدف، بازنگری دوره‌ای بازارهای هدف و تحقیق در مورد جزئیات بازارهای هدف؛ یعنی رفتارهای مصرف‌کننده و علایق و سلایق گردشگران آن بازار خاص هدف اشاره کرد. دفترچه‌های مربوط به این موارد نیز، منتشر و در وب‌سایت وزارتخانه بارگذاری شده و برای علاقه‌مندان قابل استفاده است.

در زمینه بازاریابی، پس از شناسایی و شناخت بازارها، برنامه عملیاتی برای هر بازار تدوین کردیم؛ به این ترتیب که راه‌ها و استراتژی نفوذ به آن بازار باید چگونه باشد؟ توجه داشته باشید که در مورد برخی از بازارها می‌توان کارهای روتین را انجام داد و فقط باید به‌طور مرتب رصد کرد که رقبا در حال انجام چه کاری هستند.

برخی بازارها نوظهور هستند و هیچ سهمی از آن بازار نداریم و باید در آن نفوذ کنیم که نحوه نفوذ می‌تواند تدریجی یا تهاجمی باشد. بعضی از بازارها را هم باید فقط نگه داشت و برای آن‌ها هزینه‌ای انجام نداد. در واقع نکته مهم در بازاریابی، مسایل مربوط به بودجه است که البته این بودجه، صرفا مالی نیست و زمانی که برای آن بازار گذاشته می‌شود هم، بسیار مطرح است.

به منظور معرفی ظرفیت‌های گردشگری ایران چه برنامه‌هایی در نظر دارید؟

به دلیل فراگیر بودن، صنعت گردشگری بسیار شکننده و آسیب‌پذیر است و موضوعات مختلف به خصوص  روابط سیاسی، مسایل اقتصادی و حتی مسایل سلامتی و بهداشتی بر صنعت گردشگری تاثیرگذار است. با توجه به این مسایل، باید دقت بسیاری داشته باشیم تا منابع مالی، زمانی و نیروی انسانی که هزینه می‌کنیم، به جا و درست مصرف شوند.

در واقع برنامه عملیاتی برای بازارها داریم و برای هر کدام برنامه‌های نفوذ در بازار و تبلیغات را طراحی و طرح‌ریزی می‌کنیم که بسیاری از این برنامه‌ها به صورت معرفی ایران در بازارها است. البته برای این معرفی‌ها تکنیک‌های مختلفی وجود دارد که درج مقاله در نشریات آن کشور، ارائه برنامه تلویزیونی و شبکه‌های اجتماعی از جمله آن‌ها است.

شبکه‌های اجتماعی بسیار مهم و تاثیرگذار هستند، حوزه نفوذ بالایی دارند و ارزان‌تر از بقیه ابزارها هستند. استراتژی دیگر، حضور در نمایشگاه‌های بین‌المللی است که بسیار مهم محسوب می‌شود. ممکن است در کشوری که نمایشگاه برگزار می‌شود، هیچ مسافری نداشته باشیم یا تعداد مسافران بسیار اندک باشد، اما آن کشور یا آن نمایشگاه، به نوعی هاب صنعت گردشگری است؛ لذا حضور در آن و داشتن یک غرفه‌ بسیار مهم است و سعی ما بر این بوده که به‌رغم کمبود بودجه‌ها این موضوع را هم داشته باشیم.

همچنین اخیرا استفاده از سلبریتی‌ها و محصولات مختلف صنعت گردشگری، بسیار مرسوم شده که حتی با نبود بودجه مناسب، این کار را انجام می‌دهیم. تورهای آشناسازی یکی از برنامه‌های مناسب در این راستا است؛ به این ترتیب که برای افراد اصلی این صنعت، یک تور آشناسازی می‌گذارید، آن‌ها را به ایران می‌آورید، از کشورمان بازدید می‌کنند و ایده‌ها و شنیده‌ها و ثبت خاطرات خود به صورت عکس و فیلم را در شبکه‌های اجتماعی یا شبکه‌های دوستان یا شبکه‌های حرفه‌ای خود انتشار می‌دهند.

این موضوعات را چگونه در قالب انجمن دوستی ایران و آلمان پیش می‌برید؟

آلمان جزو بازارهای سنتی کشور ایران است و هر زمانی که اتفاق خوبی در زمینه روابط با کشورهای اروپایی رخ داده، گردشگران آلمانی با علاقه وارد ایران شده اند. گردشگرانی که اساسا به ایران علاقه‌مندی دارند، گردشگران فرهنگی هستند و ممکن است، نسبت به ما ایرانی‌ها، شناخت بسیار بهتری از تاریخ و تمدن کشورمان داشته باشد؛ بنابراین بسیار مهم است که با این‌ گردشگران به صورت حرفه‌ای وارد کار شویم.

ظرفیتی در اتاق ایران و آلمان داریم که مسایل صنعت را پیگیری می‌کند و یک ظرفیت دیگر به عنوان انجمن دوستی ایران و آلمان در اختیار داریم. تفاوت این دو آن است که اتاق بازرگانی ایران و آلمان می‌تواند بسیار متاثر از تحریم‌ها و مسایل سیاسی باشد، اما انجمن دوستی بستری را فراهم می‌کند تا این ارتباطات سوار بر رودخانه فرهنگ، آداب و رسوم، هنر و آموزش باشد که این‌ها از مسایل تحریمی و سیاسی، کمتر صدمه می‌بینند.

در واقع هرجا که نتوانیم با دیپلماسی رسمی وارد یک عرصه شویم، از دیپلماسی فرهنگی کمک می‌گیریم که قطعا انجمن‌های دوستی یکی از بازوان بسیار قدرتمند دیپلماسی فرهنگی و قدرت نرم در هر کشوری هستند.

آقای خانبداغی که در راس انجمن دوستی ایران و آلمان قرار دارد، بسیار علاقه‌مند است که بتوانیم با استفاده از ظرفیت انجمن دوستی، روابط فرهنگی را بین ایران و آلمان گسترش دهیم و این موضوع دلیل حضور بنده در انجمن است.

تلاش‌های بسیاری هم در این زمینه انجام می‌شود تا افراد علاقه‌مند به فرهنگ و هنر ایران که در آلمان حضور دارند یا ایرانی‌هایی که در آلمان زندگی می‌کنند را شناسایی کرده و برنامه‌های مشترکی را با این افراد شکل دهیم که این برنامه‌ها می‌تواند به صورت برنامه‌های آموزشی یا سمینار و وبینارهای انگیزشی باشد.

همچنین طبق صحبت‌هایی که با آقای خانبداغی داشتیم، پیگیر ایجاد یک آکادمی مشترک بین ایران و آلمان هستیم که بتوانیم تکنولوژی‌ها را منتقل کنیم، زیرا مسایل آموزشی، فرهنگی و هنری، کمتر تحت تاثیر تحریم‌ها هستند و حتی می‌توانیم به صورت آنلاین بسیاری از این رویدادها را برگزار کنیم.

علاوه بر این، صحبت‌هایی در مورد برگزاری نمایشگاه آنلاین و نمایشگاهی در آلمان داشته‌ایم که دائمی باشد و به نمایش و عرضه صنایع دستی ایران، اختصاص داشته باشد. در این رابطه صحبت‌های اولیه انجام شده، اما بنا به دلایلی کار به کُندی پیش می‌رود، اما مطمئنم که آینده بسیار درخشانی را خواهیم داشت.

تا چه اندازه در دستیابی به اهداف مورد نظر خود موفق بوده‌اید؟

هنوز به اهداف مدنظر دست نیافته‌ایم، اما همین موضوع که بستر فراهم است و ما به عنوان بخشی از انجمن دوستی ایران و آلمان توانستیم جایگاهی داشته باشیم، مساله مهمی محسوب می‌شود. هم‌اکنون نیز در حال رایزنی هستیم که بتوانیم افراد آن طرف را پیدا کنیم تا با این اهداف و رویکرد ما همراه شوند. در مجموع، در مسیر موفقیت‌آمیزی بوده‌ایم، اما هنوز به اهداف‌مان نرسیده‌ایم و راه زیادی را پیش رو داریم.

آیا فعالیت‌های انجمن دوستی ایران و آلمان و وزارت امور خارجه منافاتی با هم ندارند؟

نه‌تنها منافاتی با هم ندارند، بلکه کمک‌کننده هم است؛ یعنی بسیاری از کارهای مورد نظر ما، قطعا از طریق وزارت امور خارجه و سازمان فرهنگ و ارتباطات قابل انجام و پیگیری است، از همین‌رو هیچ منافاتی بین آن‌ها نمی‌بینم. بنده اعتقاد دارم که برای حفظ و گسترش روابط، دولت می‌تواند پشتیبان انجمن‌های دوستی باشد.

در برابر بازتاب‌های منفی که برای ایران ایجاد شده، چگونه آلمانی‌ها را برای همکاری در مسایل مختلف مجاب کرده‌اید؟

کار بسیار سختی است، زیرا بازتاب‌های منفی از طریق رسانه ها منتشر می‌شود و رسانه‌ها قدرت بسیار زیاد و عجیبی دارند. البته در مورد بسیاری از این بدبینی‌ها خودمان مقصر هستیم؛ یعنی کارهایی انجام می‌دهیم که خواسته یا ناخواسته باعث می‌شود که رسانه‌ها هم در جهت اهداف صاحبان خود، بزرگ‌نمایی انجام دهند و در واقع از ابزار فرهنگی برای ایجاد بدبینی در مورد ایران استفاده کنند.

در این شرایط ما می‌خواهیم با ابزار فرهنگ به جنگ ابزار فرهنگ برویم که این کار، خیلی سخت است، ولی تنها ابزاری هم که داریم، همین است. در واقع ابزار فرهنگ، گردشگری و هنر، تنها ابزاری است که با استفاده از آن می‌توانیم اثرات نگرش منفی سایر کشورها به خصوص کشورهای اروپایی را کاهش دهیم.

تمام تلاش ما در انجمن دوستی همین است که از این ابزار استفاده کنیم که کمی زهر آن خبرها را بگیریم و به دنیا نشان دهیم که ایران، یک کشور فرهنگی با تاریخ و تمدن کهن و مردمان صلح‌دوست و علاقه‌مند به آداب و رسوم و سنن خود است که در عین حال نگاهی هم به دنیای مدرن دارد.

در حال حاضر وضعیت ورود و خروج گردشگران آلمانی به کشورمان چگونه است؟

پیش از انقلاب اسلامی، درصد زیادی از گردشگران کشورمان، اروپایی و به خصوص آلمانی بودند. پس از آن و با وقوع جنگ ۸ ساله قاعدتا مقداری جریان توریست قطع شد، اما در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی که بحث گفت‌وگوی تمدن‌ها آغاز شد، دوران طلایی گردشگری ایران رقم خورد.

در آن زمان، هم دولت به سمت علمی شدن گردشگری سوق پیدا کرد و هم دنیا روی خوشی به ایران نشان داد، از همین‌رو در آن زمان ما ورودی بسیار خوبی از کشورهای اروپایی به خصوص آلمان داشتیم. البته در دوران پرتلاطم ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد، با توجه به دیدگاه‌ها و نظریه‌هایی که مجموعه دولت داشت، جریان ورود توریسم به ایران کاهش پیدا کرد.

در ادامه با امضای برجام، مجددا شاهد افزایش چشمگیر تعداد گردشگران خارجی بودیم، ولی پس از به بن‌بست رسیدن برجام، دوباره تعداد توریست‌ها افت زیادی پیدا کرد که این جریان در مورد کشورهای اروپایی بیشتر بود. علاوه بر این، اتفاقاتی که سال گذشته در ایران رخ داد، مزید بر علت شد تا تعداد توریست‌ها، کاهش بسیار زیادی پیدا کند و حتی به چند صد نفر رسید.

از سوی دیگر، حوادث اخیر خاورمیانه و غزه هم دلیل دیگری برای کاهش تعداد گردشگران شد، چراکه متاسفانه یک توریست خارجی، تمام منطقه خاورمیانه را یکی می‌بینند که در آن ناامنی وجود دارد. حتی اوایل سال ۱۴۰۲ با افزایش ورود چینی‌ها به کشورمان روبه‌رو بودیم که پس از جنگ غزه کاهش یافت و هم‌اکنون تعداد آن به صفر رسیده است.

تمام این‌ها نشان می‌دهد که ما در منطقه‌ای زندگی می‌کنیم که همیشه آبستن حوادث و مرکز خبر است؛ بنابراین کار کردن برای گردشگری در این منطقه بسیار دشوار است.

پس چرا در ترکیه، وضعیت مشابهی از نظر گردشگری به وجود نیامده است؟

این مساله به عملکرد خود ما مربوط می‌شود که چقدر دولت و بخش خصوصی، عزم خود را برای ورود گردشگر جزم کرده‌اند. ما هنوز به این باور نرسیده‌ایم که ورود گردشگر می‌تواند کشورمان را نجات دهد، می‌توانیم دریچه‌های نفت را به عنوان یک کالای استراتژیک ببندیم و آن‌ها را حفظ کنیم و از داشته‌های گردشگری، فرهنگی، هنری و جاذبه‌های طبیعی خود استفاده کنیم، اما متاسفانه اقدامات ما در جهت ورود گردشگر نیست.

البته ممکن است، وزارت گردشگری وظیفه‌ خود را در این رابطه انجام دهد و تلاش‌های لازم را صورت دهد، ولی مثلا ممکن است که ۱۰ وزارتخانه دیگر همگام با این وزارتخانه تلاش لازم را انجام ندهند یا ۱۰ نهاد بیرونی دیگر که جزو هیات دولت هم نیستند، در برابر تلاش‌هایی که صورت می‌گیرد، مانع‌تراشی کنند.

به اعتقاد بنده، آن چیزی که ترکیه را ترکیه کرده، گشودگی نسبت به توریست است. در حال حاضر مردم ترکیه به شدت تحت فشار اقتصادی هستند، تورم در این کشور بیداد می‌کند و مردمان آن به‌رغم مشکلات اقتصادی، با توریست‌ها رفتار خوبی دارند.

در واقع تمام اجزای آن کشور و افرادی که در صنعت توریست ترکیه کار می‌کنند، گویی همگی یک پیوند نانوشته‌ای با هم دارند و دست به دست هم داده‌اند که به توریست خوش بگذرد و یک تجربه متفاوت داشته باشد. به همین دلیل است که حتی خود ایرانی‌ها هم، بیشترین سفر را به ترکیه دارند و اگر قرار باشد در سال یک‌بار سفر کنند، حتما آن سفر به ترکیه خواهد بود.

این موضوع در مورد توریست‌های کشورهای مختلف نیز صدق می‌کند و همگی علاقه‌مند هستند که حداقل سالی یک‌بار به ترکیه سفر کنند، زیرا در این کشور تمام آیتم‌ها و فاکتورهای لازم برای گردشگران فراهم است تا به آن‌ها خوش بگذرد و هر فردی با هر علاقه و سلیقه‌ای، آن چیزی که دوست دارد و باعث خوش گذشتن و لذت بردن می‌شود را در ترکیه پیدا می‌کند.

تعاملات و روابط فرهنگی ایران و آلمان را در آینده چگونه می‌بینید؟

هیچ‌گاه راه تعاملات فرهنگی بسته نمی‌شود، زیرا آن‌هایی که به دنبال تنش و جنگ و اختلاف هستند، افراد فرهنگی نیستند. در واقع افراد فرهنگی که تعداد آن‌ها هم بسیار زیاد است، متاثر از دیگر مسایل نمی‌شوند و همیشه دنبال این هستند که دنیای بهتری بسازند و سعی می‌کنند که از طریق ابزار فرهنگ و هنر، روابط بین کشورها را بهبود ببخشند.

با وجود افراد فرهنگی که البته فرهنگی هم فکر می‌کنند که تعداد آن‌ها در دنیا بی‌شمار است، بن بستی در روابط فرهنگی ایران با هیچ کشوری حتی آمریکا مشاهده نخواهد شد. اگر نهادسازی کنیم؛ حول یک محور و نهاد، هم‌افزایی داشته باشیم و توان و پتانسیل خود را در جهت هدفی که داریم، قرار دهیم، مطمئنا موفق خواهیم شد.

معتقدم که انجمن‌های دوستی بستر بسیار خوب و مهمی برای تحقق این موضوع هستند. در حقیقت به‌رغم تمام موانع سیاسی، تنگ‌نظری‌ها و مسایل اقتصادی، به آینده امیدوار هستم، زیرا به انسان‌ها امیدوارم.

برگرفته از ماهنامه شماره ۸۹ دنیای سرمایه گذاری

پایگاه خبری دنیای سرمایه گذاری آنلاین

پایان پیام./

به این مطلب امتیاز دهید.
تبلیغات