مقامات جمهوری اسلامی ایران همواره بهطور دو فاکتو و غیر مستقیم از حمایتهای روسیه و چین از ایران سخن میگویند و نوعی اتحاد راهبردی را در این باره ترسیم میکنند. بسیاری از شهروندان ایرانی با آنکه اصولا نگاه مثبت و قابل اعتمادی به کمونیستها ندارند و تصور میکنند که کشورهای کمونیستی یا ذاتا کمونیست قابل اعتماد و اتکاء نیستند و نمیتوان با طناب آن کشورها به چاه رفت، اما براساس اظهارات رئیسجمهور رئیسی و مقامات همرده یا ارشدتر از او، امیدوار هستند این بار اعتماد به کمونیستها، دارای نتایج امیدبخش و دلگرمکنندهای باشد و مانند دوران قاجار، کمونیستها و مخصوصا روسیه در نقطه نهایی کشورمان را بدون پشتوانه نگذارد و ایران در مقابل رقباء و دشمنان تنها نماند.
مانند همان دوره این بار نیز برخی دشمنیها با ایران یا به خاطر روسیه به وجود آمده یا به خاطر روسیه و چین و نزدیکی راهبردی ایران به این دو کشور تشدید شده است. در رأس مسائل اختلافی میان ایران و غرب که به خاطر روسیه و چین به وجود آمده و تشدید شده است موضوعاتی مانند مشارکت ایران در جنگ اوکراین و برگزاری مانور مشترک ایران، روسیه و چین در خلیج فارس قرار دارد. در واقع چنین به نظر میآید که مسکو با هدف ایجاد همدست در سطح جهان از ایران پهپادهای انتحاری خریداری کرد و با این خرید، عملا ایران را شریک جنگ خود در اوکراین قرار داد. جالب است که حتی چین هم تاکنون حاضر به همکاری در جنگ اوکراین نشده و در برابر فروش سلاح به متحد خود مقاومت کرده است.
معلوم نیست که آیا تهران آگاهانه و با انتخاب وارد جنگ اوکراین شده و به روسیه پهپاد فروخته است یا فریب وعدههای مسکو را خورده و ناخواسته وارد این جنگ شده است. گاهی چنین به نظر میرسد که روسها به ایرانیان رو دست زدهاند و آنها را شریک جنگی ناخواسته کردهاند. البته تفاوت چندانی نمیکند که مکانیزم این ورود چگونه و زمان شروع آن چه موقع باشد. قدر مسلم آن است که همه ادعاهایی که درمورد بیطرفی ایران در جنگ روسیه با اوکراین از زبان مقامات ارشد کشور شنیده میشود، اکنون بیاثر شده و همگان فهمیدهاند که ادعاهای بیطرفی، لفاظی و گزافهای بیش نیست؛ چراکه وقتی کشورهای حمایت تسلیحاتی از کشور دیگری و جنگ آن میکند، حتما موضعی بیطرفانه ندارد و به طور آشکار از یک طرف در جنگ حمایت میکند.
در عین حال ایران به چینیها امکان داد تا به بهانه برگزاری مانور مشترک نظامی با ایران، پای خود را به خلیج فارس باز و در این منطقه راهبردی حضور پیدا کند. اما در مقابل این اقدامات مثبت ایران، روسها و چینیها حاکمیت جغرافیایی ایران بر سرزمین خود را انکار کردند و ادعای امارات متحده را در مورد جزایر ایرانی این پهنه دریایی به رسمیت شناختند. در عین حال اگرچه چینیها برای دلجویی از ایران، نماینده ویژه به تهران اعزام کردند، اما روسها در همین حد هم در صدد دلجویی بر نیامدند و وزارت امور خارجه روسیه حتی زحمت صدور یک بیانیه رسمی به نفع ایران در مورد تمامیت ارضی کشورمان و ایرانی بودن جزایر سه گانه تنب بزرگ، کوچک و ابوموسی را به خود نداد. جالب است که مقامات ارشد که در همه موارد زیر و درشت به میدان میآیند و موضع میگیرند در این موضوع که بهطور مستقیم به منافع ملی ایران ارتباط دارد، سکوت کردند و از موضعگیری پرهیز نمودند. حتی درمورد روسیه رئیس جمهور هم سکوت پیشه کرد و نشان داد که علاقه چندانی به ناراحت کردن برادر پوتین ندارد.
این رویداد باعث شد تا شهروندان کشورمان بپرسند که آیا چین و روسیه واقعا متحد ایران محسوب میشوند؟ ایرانیان معتقدند که چین و روسیه واقعا متحد – ونه متحد راهبردی- ایران محسوب نمیشوند و امید بستن مقامات ایرانی به این دو کشور خطا است. حالا اخبار نگرانکنندهتری در این خصوص به گوش میرسد و گفته میشود که روسیه از دادن جنگندههای سوخو ۳۵ به ایران امتناع میورزد. تا پیش از این مقامات دفاعی و از جمله وزیر دفاع کشورمان از خرید جنگندههای سوخو ۳۵ از روسیه و بالا بردن توان دفاعی هوایی ایران سخن میگفتند، اما ظاهرا مانند موشکهای s-300 که روسیه با وجود دریافت پول آن، دادن موشکها را به طور مکرر به تعویق انداخت و سرانجام پس از امضای توافق نخست هستهای، آن موشکها را به ایران تحویل داد، گمان میرود که مسکو برای پرهیز از ناراحت کردن متحدان عرب خود، از فروش این جنگنده به ایران پرهیز می کند؛ چنانکه اکنون مقامات نظامی ایران دیگر فروش و استفاده از این هواپیمایهای نظامی سخن نمیگویند.
جالب است که چین هم دادن روادید به ناوگانهای ایرانی را سخت و محدود کرده و بانکهای چینی به این بهانه اینکه شماره سریال دلاریی که در دست ایران است از سوی وزارت خزانهداری آمریکا رهگیری و موجب تحریم بانکهایشان میشود از مبادله و پذیرش دلارهایی که نزد ایرانیان است پرهیز میکنند. در واقع چین و روسیه حاشیه امن برای خود تعریف کردند تا همکاری یا نزدیکی به ایران، موجب آسیب رسیدن به منافعشان نشود. این دقیقا تعریف ارشد بودن منافع ملی بر دوستان و دشمنان است؛ چنانکه این منافع ملی و مصالح کشورها است که دوستان و دشمنان یک کشور را تعریف و تعیین میکند؛ اما این اصل واضح و آشکار هنوز در فهم مقامات ایرانی جا نگرفته و گویی روسیه و چین برادران بزرگتر ایران تبدیل شدهاند که رفتار تهران براساس ملاحظات و خواستهای ایشان تعیین میشود. از این بابت است که در مقابل همه آن رفتارهای روسیه و چین که به مصالح ایرانیان آسیب جدی وارد میکند، مقامات جمهوری اسلامی کاری نمیکنند که باعث نگرانی یا ناراحتی برادران بزرگتر شود.