طلا فلزی محبوب در جهان محسوب میشود که سویههای تاریخی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارد. در طول تاریخ و در بین ملل مختلف، طلا هم جنبه مصرفی و تزئینی داشته و هم یکی از معیارهای داد و ستد و خرید و فروش بوده و امروزه هم موارد مصرف گوناگونی دارد.
در همین حال صنعت طلا یکی از پرسودترین صنایع در جهان شناخته میشود که از مزایای بسیاری برخوردار است. نداشتن ضایعات و آلایندگی، اشتغالزایی در محیط کوچک و سرمایه نسبتاً اندک برای تولید، از مزایای این صنعت به شمار میآید.
بازار طلا در جهان یکی از ارزشمندترین، موثرترین و سودآورترین حوزههای اقتصادی و تجاری به شمار میرود. کشورمان نیز در عین دارا بودن قدمت چند هزار ساله در تولید طلا و مصرف بالای این فلز گرانبها، ظرفیتهای رقابتی بسیار خوبی جهت رشد این صنعت دارد.
ایران یکی از ۱۰ کشور اول دنیا در مصرف طلا است. اما سهم بسیار ناچیزی در تجارت جهانی آن دارد، بهطوری که میزان آن یکصدم درصد و نزدیک به صفر میباشد. گردش مالی تجارت جهانی طلا بیش از یک هزار میلیارد دلار برآورد میشود که در این میان، گردش نقدینگی طلای استفاده شده در زیورآلات ۲۸۰ میلیارد دلار و گردش مالی سنگهای قیمتی در دنیا ۷۰۰ میلیارد دلار است.
این در حالی است که در سال ۲۰۲۲ میلادی ارزش کلی بازار جواهرات، حدود ۲۷۰ میلیارد دلار بوده و پیشبینی ها نشان میدهد که این رقم در سال ۲۰۲۶ به ۳۳۲ میلیارد دلار برسد.
تمام اینها در حالی رخ میدهد که ایران سهمی در تجارت جهانی این فلز گرانبها ندارد که البته علل مختلفی در این خصوص مطرح میباشد.
یکی از علل این موضوع به ناهمگونی سیاستها در کشورمان مربوط میشود؛ سیاستهایی که صادرکنندگان طلا را با چالشهای بسیاری مواجه کرده است.
در بحث صادرات مستقیم طلا، صادرکنندگان تابع قوانین و سیاستهای بانک مرکزی هستند که عملا خود به مانعی برای صدور این فلز گرانبها تبدیل شده است.
در همین حال عطف به ماسبق کردن قوانین و عدم تطابق قوانین گمرکی، قوانین بانک مرکزی و اداره امور مالیاتی از دیگر مشکلات صادرکنندگان طلا به شمار میآید.
همچنین اخذ مالیات بر ارزش افزوده از اصل طلا، عامل دیگری است که در سالهای اخیر سیر نزولی صادرات طلا از ایران را رقم زده است.
در واقع اخذ رقم ارزش افزوده از اصل طلا موجبات گران شدن قیمت این محصول برای صادرکننده میگردد. زیرا از ابتدای ورود شمش به کشور ۱۰ درصد به قیمت تمامشده کالای نهایی افزوده میشود.
در همین حال به نظر میرسد که اگر ارزش افزوده به جای آنکه از اصل طلا گرفته شود، از اجرت و ساخت آن اخذ شود، این مساله تا حدود زیادی رفع خواهد شد. تحریمها مساله دیگری است که به افت میزان صادرات طلا و در نتیجه کاهش سهم ایران در تجارت جهانی طلا دامن زده است.
به عبارتی؛ تحریمهای اعمالشده علیه ایران، راه را برای داد و ستد طلا از ایران دشوار کرده و در این میان، هراس کشورها از معامله با کشورمان شرایط را سختتر هم کرده است.
دلیل دیگر کاهش حجم صادرات طلای ایران به نزول اشتغال به علت افول تقاضا مربوط میشود؛ این امر در نهایت منجر به تعطیلی اکثر واحدهای تولیدی و کاهش شدید صادرات منجر شده است.
سخن آخر اینکه در صورت رفع چالشها و مشکلات موجود، باید بخش خصوصی، اتاقهای بازرگانی، انجمنهای تخصصی و تشکلهای صادراتی در بخش طلا به شکل جدیتر و فعالانه وارد این عرصه شوند تا ایران نیز بتواند سهمی از گردش هزار میلیارد دلاری این صنعت در جهان را نصیب خود کند؛ اتفاقی که چندان دور از دسترس به نظر نمیرسد.
مرتضی فغانی
عضو اتاق بازرگانی تهران