صنایع کوچک در رشد و توسعه اقتصادی هر کشوری، نقش و جایگاه بسیار ویژهای دارند. امروزه در اکثر کشورهای جهان، صنایع کوچک از جنبههای مختلف اجتماعی، تولید صنعتی و ارائه خدمات در حال نقشآفرینی هستند. رونق و گسترش صنایع کوچک در توسعه صنعتی، توزیع عادلانه درآمد، اشتغالزایی و افزایش ارزشافزوده، تاثیر غیرقابل انکاری دارد. در واقع میتوان از توسعه صنایع کوچک به عنوان شتابدهنده توسعه اقتصادی دهه آینده نام برد.
صنایع کوچک، اگرچه در دنیا بخش قابل توجهی از GDP و صادرات را در اختیار دارند، اما در ایران چندان مورد توجه قرار نگرفته و چالشهایی که با آن دستوپنجه نرم میکنند، موجب شده که تنها حدود ۱۰ درصد از صادرات را به خود اختصاص دهند.
در کشور ما صنایع بزرگ بهعنوان زیربنای اصلی و پیشنیاز ویژه برای توسعه صنایع کوچک، سهم بزرگتری از توجه دولتها را به خود اختصاص می دهند. با این وجود صنایع کوچک بهعنوان بخشی که تا حدودی مورد بیمهری قرار گرفته، هنوز آنطور که باید و شاید، در صدر سیاستگذاریهای صنعتی کشور جایگاه محکمی ندارد.
این در حالی است که هرگونه برنامهریزی برای توسعه صنعتی و اقتصادی کشور، اشتغالزایی، توسعه صادرات غیرنفتی و نوآوری، بدون حمایت و پشتیبانی از صنایع کوچک میسر نخواهد شد.
از ویژگیهای بسیار مهم بنگاههای کوچک، نقش مکمل آنها برای یکدیگر است؛ به این معنی که به جای سرمایهگذاری هنگفت در یک واحد تولیدی، مجموعهای از بنگاههای کوچک میتوانند یک زنجیره تولید را تشکیل داده و هر کدام بخشی از تولید را بر عهده بگیرند که همین موضوع موجب افزایش رونق صنعتی خواهد شد. همچنین در صورتی که صنایع کوچک در کنار واحدهای بزرگ راهاندازی شوند و بخشی از تولید را بر عهده بگیرند، کاهش هزینهها و افزایش تولید رقم می خورد.
هماکنون در کشورمان بیش از ۵۰ هزار واحد صنعتی کوچک (SME) وجود دارند که در ذیل مقررات مرتبط با بنگاههای کوچک فعالیت میکنند. این تعداد واحد صنعتی حدود ۹۴ درصد از صنایع کشور را شامل می شوند، اما ۴۳ درصد از اشتغال صنعتی توسط این شرکت ها ایجاد شده است. ۱۴/۵ درصد یا یک ششم از تولید ناخالص ملی کشورمان در بخش صنعت، متعلق به صنایع کوچک است.
همچنین این صنایع کمتر از ۱۰ درصد حجم صادرات و حدود ۱۸ درصد از ارزشافزوده بخش صنعت کشور را در برمیگیرند. با این حال بهطور میانگین، بیش از ۳۵ درصد از حجم صادرات کشورهای توسعهیافته، برگرفته از همین تولیدات واحدهای کوچکمقیاس صنعتی است و حدود نیمی از حجم تولید ناخالص داخلی کشورهای توسعهیافته را نیز در بر میگیرد.
صنایع کوچک با کمک به تولید ناخالص داخلی (GDP)، ایجاد مشاغل، تولید درآمد، توزیع مناسب ثروت و کاهش فقر به توسعه کشورها یاری میرسانند و بهعنوان ابزار مهمی در رشد اقتصادی هر کشوری شناخته میشوند. به عنوان مثال، در ایالاتمتحده آمریکا بخش عمدهای از اقتصاد این کشور در اختیار SMEها است، بهطوری که صنایع کوچک در آمریکا ۴۶ درصد تولید ناخالص داخلی بخش خصوصی غیرکشاورزی، ۹۷/۲ درصد کل بنگاههای واردکننده، ۵۴ درصد کل ارزش فروش در اقتصاد و ۶۴ درصد از کل شغلهای جدید ایجادشده در بخش خصوصی در این کشور را در اختیار دارند. در کشور کانادا بین سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۱۲، SME ها، ۷۷ درصد مشاغل جدید را در این کشور ایجاد کردهاند.
همچنین SME ها نقش حیاتی در افزایش رشد اقتصادی، ارتقا و پویایی کشور ژاپن دارند و بخش جداییناپذیر فعالیتهای اقتصادی منطقهای در بسیاری از بخشهای این کشور به شمار می آیند، بهطوری که ۹۹/۲ درصد فعالیتهای کسبوکار و یا به عبارتی ۵.۷ میلیون نهاد و یا موسسه در ژاپن در قالب SME هستند.
همچنین SME ها ۷۰ تا ۸۰ درصد از کل اشتغال در اقتصاد ژاپن را پوشش میدهند و ۶۰ درصد آنها بهطور مستقیم و یا غیرمستقیم با شرکتهای بزرگ فعال در صنعت ارتباط دارند. تمام این آمار و ارقام گواه بر یک واقعیت بوده و نشان از جایگاه و اهمیت بالای صنایع کوچک در بخشهای صنعت و اقتصاد دارد. در اینجا میتوان بهتر درک کرد که چرا از این صنایع به عنوان رمز توسعه اقتصادی در دهه آینده یاد میکنند؟ زیرا سایر کشورها به خوبی به اهمیت بالای صنایع کوچک و تاثیرات مثبت آنها پی بردهاند؛ موضوعی که ما در کشورمان نباید از آن غفلت کنیم.