کاهش تعداد فعالان حوزه تولید مسکن که در ماه های گذشته از بازار مسکن کوچ کرده اند، تولید مسکن را به حداقل کاهش داده اند و اکنون در فضای بازار کمتر به تولید خانه پرداخته می شود. این امر می تواند عقب ماندگی که پیش از این در بازار وجود داشت و سبب افزایش غیرقابل قبول نرخ مسکن و اجاره بها شده بود را دوباره احیا کند. با این که دولت تلاش می کند به صورت هدفمند و مستمر افزایش در قیمت های خانه را کنترل و مهار کند، اما تردیدی نیست که همین ایستایی قیمت، نه فقط باعث توقف ورود سازندگان جدید و سرمایه های بیشتر برای خانه سازی شده است بلکه دارندگان خانه های نوساز را برای فروش واحدهای شان به تردید انداخته است.
در این باره گفته می شود که هم زمان با رکود مسکن، خروج سازندگان شدت بیشتری پیدا کرده است. در واقع کسانی که قبلا وارد موضوع تولید مسکن شده بودند، امروز نیستند. این امر می تواند به معنای باقی ماندن سازندگان حرفه ای در این بازار باشد و کسانی که به خیال کسب درآمدهای بادآورده یا جمع کردن پول های ریخته شده در این بازار وارد حوزه تولید خانه شده بودند، اکنون این بازار را ترک کرده اند. ناظران و معامله گران می گویند اکنون تعداد کسانی که از شغل تولید مسکن خارج شده اند به شدت بیشتر شده است. علت اصلی این امر آن است که هزینههای تولید مسکن سنگین و قیمت تمام شده ساخت خانه به شدت گران شده که به این ترتیب تولید مسکن از توان افراد غیر حرفه ای خارج شده است. اکنون هزینهها با سال های گذشته خیلی متفاوت شده و براین منوال این هزینهها در قیمت تمام شده تاثیر دارد.
آسیب شناسی فرار سازندگان
این سوال که چرا افراد، در حالی که احداث ساختمان گران تمام میشود، در بخش ساختوساز مسکن باقی نمیمانند؟ پاسخ مشخصی دارد چرا که به همان نسبت که هزینه تولید مسکن افزایش پیدا میکند، وزن قیمت فروش هم سنگینتر میشود. در این شرایط، به همان نسبت خواهان و درخواستکننده و مراجعهکننده برای خرید مسکن کمتر میشود. یعنی خواب سرمایه برای تولیدکننده افزایش پیدا میکند. این امر قیمت فروش نهایی و قیمت مصرف کننده را هم افزایش می دهد و در نهایت کمبود مسکن، خواب سرمایه و … قیمت های مصرف کننده مسکن را بالا می برد. در عین حال و چون اکنون واحدهای نوساز سقف قیمت مشخصی پیدا کرده اند و این سقف ایستایی خود را حفظ کرده، هرکسی قادر به ادامه فعالیت در بازار مسکن نیست و به همین دلیل گمان می رود در سالهای آینده اوضاع نابسامانی بر بازار مستولی شود.
اکنون این سوال مطرح است که آیا بازار مسکن با ثبات نرخ ارز به تعادل رسیده است و با آزادسازی بیشتر منابع ارزی ایران پیشبینی میشود قیمتها در این بازار در ۶ ماه آینده کاهشی شود؟ این امر ممکن است به همین گونه پیش برود اما در همین حال اگر فراوانی تقاضا در منطقهای کاهش پیدا کند قیمت مسکن در آن منطقه نیز کاهش مییابد. نرخ ارز، خودرو و قیمت مسکن در ۵ سال اخیر یک وابستگی و همخوانی بایک دیگر داشتهاند و به همین دلیل احتمال دارد که با ایستایی در یک بازار، ایستایی در بازار مسکن هم رخ دهد. البته وضعیت بازار مسکن راکد نیست زیرا تقاضا برای واحدهای کوچک همچنان وجود دارد، اما سرمایه گذاران مسکن کمتر شده اند و مصرف کنندگان غیر واقعی و سفته بازان از بازار مسکن خارج شدهاند.