کاوه سیدان، مدیرعامل بنیاد ملی کاوش، دندانپزشکی است که تخصص خود را در پروتز و فلوشیپ ایمپلنت از دانشگاه فرانکفورت آلمان اخذ کرده و به مدت ۳۰ سال در دانشگاه شهید بهشتی فعالیت کرده و پیش از بازنشستگی، مدتها رییس بخش تخصصی پروتز دانشگاه شهید بهشتی بوده است.
وی در ادامه رشته فلوشیپ پروستوایمپلنت را در دانشگاه شهید بهشتی بنیانگذاری کرد و چند سال هم ریاست آن را بر عهده داشته است. در عین حال به مدت ۱۰ سال، رییس هیات مدیره انجمن پروستودونتیستهای ایران بوده و پس از آن هم عضو هیات موسس انجمن ایمپلنتولوژی ایران بوده است.
این دندانپزشک سمتهای دیگری مانند دبیر انجمن ایمپلنتولوژی ایران، عضو هیات مدیره انجمن دندانپزشکی ایران، دبیر و رییس کمیته علمی انجمن دندانپزشکی ایران، رییس کمیته بینالملل انجمن دندانپزشکی ایران، عضو هیات مدیره نظام پزشکی تهران و مشاور عالی بینالملل رییس کل نظام پزشکی کشور را در کارنامه کاری خود دارد.
ماهنامه «دنیای سرمایهگذاری» گفتوگوی ویژهای با سیدان داشته که ماحصل آن را میخوانید.
در خصوص فعالیتهای بنیاد ملی کاوش از ابتدا تاکنون توضیحاتی ارائه فرمایید.
بنیاد کاوش، عضو اتاق بازرگانی اتاق ایران و آلمان است و در عین حال به عنوان نماینده انجمن ایمپلنت ایران و آلمان هم قلمداد میشود. کاوش، یک انجمن ثبتشده در کشور ایران و همچنین آلمان است که اقدام به برگزاری کلاسها و دورههای آموزشی میکند.
همچنین این بنیاد، کتابهایی را به چاپ رسانده و دارای نشریات و وبسایت است. در همین رابطه ۱۶ عنوان کتاب توسط این بنیاد به چاپ رسیده است. تا قبل از دوران کرونا، خبرنامه و مجله با تیراژ ۱۰ هزار عدد را نیز منتشر میکرده که در اختیار دندانپزشکان قرار میگرفت که تیراژ بالایی بود که البته پس از شیوع کرونا متوقف شد.
در کارهای خیریه هم این بنیاد به شدت پیگیر است و در حوزه سرطانهای دهان کمک بسیار زیادی را به بیماران مبتلا به این سرطان انجام میدهد. در سال ۱۳۸۸ مجوز تاسیس بنیاد کاوش اخذ شد که البته در ابتدا به صورت ملی نبود و در آن زمان وزارت بهداشت، مجوز تاسیس موسسات خصوصی آموزش دندانپزشکی را نمیداد، از همینرو به وزارت کشور مراجعه شد.
در ابتدا یک مجوز استانی ارائه گردید و در ادامه به دنبال کارکرد مناسب بنیاد، در نهایت مجوز کشوری و به صورت ملی صادر شد، بر همین اساس نام آن را «بنیاد ملی کاوش» قرار دادهاند که مجوز آموزش دورهها، برگزاری کنگرهها و نمایشگاهها و موضوعات دیگر در دل ثبت موسسات آن وجود دارد.
البته در حال حاضر فعالیت اصلی که بنیاد ملی کاوش انجام میدهد، آموزش خصوصی علم دندانپزشکی به دندانپزشکان فارغالتحصیل از دانشگاهها است.
تامین بودجه لازم برای این بنیاد به عنوان یک نهاد خصوصی، به چه شکل است؟
بنیاد ملی کاوش، یک موسسه خصوصی است و از هیچ سازمان یا نهادی بودجه دریافت نمیکند؛ بنابراین باید خود، اقدام به تامین بودجه مورد نیازش کند و به حرکت خودش ادامه میدهد. در این شرایط اقتصادی و بدون دریافتهای اقتصادی، آموزش صرف، کار سختی است.
اکثر موسسات آموزشی که کار میکنند، یک کالای تجاری را میآورند و بعد در ارتباط با آن، کار خود را انجام داده و آموزش هم میدهند. ما هیچ کالای تجاری نداریم و صرفا کار آموزشی را انجام میدهیم و بدون اینکه کالایی را تبلیغ کنیم و یا کالایی را بفروشیم، فقط محصول آموزشی را به فروش میرسانیم.
ضمن تشریح مهمترین دستاوردهای بنیاد ملی کاوش، در خصوص ویژگیها و امتیازات خاص این بنیاد توضیح دهید.
این بنیاد از ابتدای تاسیس تاکنون، حدود ۵ هزار پزشک را آموزش داده که اکثریت آنها دندانپزشکان ایرانی و تعدادی هم از دندانپزشکان افغانستان بودند که برای آموزش به ایران آمده بودند. علاوه بر این، تعداد زیادی بیمار به وسیله این دندانپزشکان در این بنیاد ویزیت و درمان شدهاند و در مورد ایمپلنتولوژی، لمینتها و کامپوزیتها و تمام رشتههای دندانپزشکی که نیاز به مهارت جدید دارد، اقدامات خوبی انجام شده است.
بنیاد ملی کاوش در ابتدا استانی بود و سپس فرا استانی و مجوز ملی را دریافت کرد. این بنیاد تنها مجموعه دندانپزشکی در کشور است که به صورت همزمان مجوز فعالیت از وزارت کشور، وزارت بهداشت و دبیرخانه شورای آموزش دندانپزشکی را دارد.
صنعت ایمپلنت و پروتز کشورمان، تا چه اندازه قابلیت رقابت با کشورهای دیگر را دارد؟
اینکه صنعت ایمپلنت ما با سایر کشورها قابل رقابت است یا خیر، مانند این است که بگوییم آیا پراید میتواند در صنعت خودروسازی بینالمللی رقابت کند یا خیر؟ بازیگرانی در این صنعت هستند که دسترسیهای بسیار بالایی به تکنولوژیهای بهروز و کارآمد دارند و ما دسترسی چندانی به این تکنولوژیها نداریم.
حتی تا چند سال پیش به دلیل تحریمها، ورود دستگاههای CNC هفت محور به بالا به ایران ممنوع بود و بعد از مدتی امکان واردات آنها مهیا شد. در حال حاضر ترکیه نسبت به ایران، وضعیت بسیار بهتری در تولید دارد و دومین مساله هم دسترسی بازارهای بینالمللی و انتقال پول است که این هم برای صنایع به دلیل تحریمها، بسیار مشکل است.
بنیاد ملی کاوش تا چه اندازه در بالا بردن و ارتقای جامعه پزشکی کشور در عرصه ملی موفق بوده است؟
بنیاد کاوش در سطح ملی بسیار موفق عمل کرده است. به عنوان مثال، در حال حاضر بیش از ۳۵۰ مرکز مهارتی در حوزه پزشکی در کل کشور وجود دارد که حدود ۱۷۰ مرکز، بهطور مستقیم در زمینه دندانپزشکی فعالیت میکنند که همگی نمونهبرداری و مدلبرداری شده از روی بنیاد کاوش بوده است؛ بنابراین تعداد بسیار زیادی از افراد تحت پوشش آموزش خصوصی قرار میگیرند و در واقع این مدلی بوده که بنیاد کاوش موفق به ایجاد آن شده که یک مدل آموزشی آکادمیک و اقتصادی محسوب میشود.
البته بسیاری از این موسسات به شرکتهای تجاری وابسته هستند و از این شرکتها تغذیه میشوند؛ لذا کار کردن برای آنها آسانتر است.
یکی از اهداف مهم این بنیاد، گسترش دانش روز و ارتقای سطح علمی برای پزشکان و دندانپزشکان کشور بوده است. لطفا در این رابطه توضیح دهید.
پیش از انقلاب اسلامی ۴ دانشگاه دندانپزشکی در کل کشور وجود داشت که امروز این تعداد به حدود ۶۶ دانشکده دندانپزشکی رسیده است. دندانپزشکی یک رشته بسیار وابسته به تکنولوژی و مواد است و با گسترش سریع تعداد دانشکدههای دندانپزشکی و افزایش تعداد فارغالتحصیلان دندانپزشک، نیاز به آموزش تکنولوژیهای روز وجود دارد.
این در حالی است که در شرایط فعلی امکان آموزش تکنولوژیهای روز در دانشکدهها بسیار دشوار است و گاهی اوقات هم امکانات آن، مهیا نیست.
با توجه به این موضوع، بنیاد ملی کاوش در تمام این زمینهها ورود کرده و در زمینه تکنولوژیهای جدید هم آموزشهای بهروز توسط اساتید داخلی و خارجی ارائه میشود؛ کما اینکه در زمینه ایمپلنتولوژی در یک برهه زمانی، تعداد زیادی از اعضای دانشگاه فرانکفورت را به ایران دعوت کردیم و این افراد بهطور مرتب و هر دو ماه یکبار در داخل ایران این تدریس را انجام میدادند.
برای شرکت در امتحان پایانی هم حدود ۱۰۰ نفر از دندانپزشکان را به دانشگاه فرانکفورت بردیم که موفق به اخذ مدرک شدند.
بنیاد ملی کاوش بهطور اختصاصی چه همکاری و تعاملی با کشور آلمان دارد؟
حدود ۱۸ سال پیش انجمن ایمپلنت ایران و آلمان را در آلمان به ثبت رساندیم. تعدادی از ایمپلنتولوژیستهای آلمانی که بیشتر آنها از دانشگاههای فرانکفورت و مونیخ هستند، در آن عضویت دارند. همچنین تعدادی از دندانپزشکان ایرانی عضو هیات موسس آن هستند که نمایندگی این انجمن را در ایران، بنیاد ملی کاوش به عهده دارد.
رابطه کشور آلمان در بخش پزشکی با ایران چگونه است و آیا این کشور در زمینه ایمپلنت توانسته برای کشورمان، مفید و شریک مناسبی باشد؟
به اعتقاد بنده، تاثیری که آلمان در پزشکی ایران در سالهای بعد از انقلاب اسلامی گذاشته، از هر کشوری بیشتر بوده است؛ به دلیل اینکه اولا از آنجا که ارتباط با آمریکا و انگلستان تقریبا همیشه نامطلوب بوده است،
احتمال اینکه بتوانیم پروژههای آموزشی مشترک داشته باشیم، وجود نداشته است؛ ضمن اینکه موضوع تحریمها هم جنبه تکنولوژیک این قضیه را دشوار کرده است؛ بنابراین آلمان بستری بوده تا دندانپزشکان و پزشکان ایرانی، ضمن حضور در آنجا دورههای متعددی را بگذرانند و خود را بهروز کنند.
البته در چهار سال اخیر و به خصوص در دوران کرونا، مقداری ورود و خروجها کمرنگتر شده و روابط هم به گرمی گذشته نیست و قطعا روی آموزش پزشکی و دندانپزشکی در کشور تاثیر میگذارد. در مجموع باید گفت که دانشکدههای دندانپزشکی آلمان از کیفیت عالی برخوردار هستند و توانستند آموزشهای بسیاری را به ما ارائه دهند.
یکی دیگر از کارهایی که ما با آلمان انجام دادیم، در زمان ریاست دکتر زالی بر سازمان نظام پزشکی و حضور بنده در این سازمان به عنوان معاون امور بینالملل بود که قرارداد بسیار خوبی را با شرکت لوفت هانزا منعقد کردیم که به موجب آن بین ۱۰ تا ۱۵ درصد روی کلیه بلیتهای لوفت هانزا برای پزشکان، دندانپزشکان و داروسازان ایرانی تخفیف گرفتیم که البته با تغییر ریاست سازمان این پروژه پیگیری نشد.
همکاری دیگر ما با آلمانیها، بازدید بسیار مفصلی از برلین بود و طی جلسهای که با رییس نظام پزشکی آلمان داشتیم، موفق به انعقاد قراردادی شدیم که به موجب آن مقرر شد پزشکان، دندانپزشکان و داروسازان ایرانی بنا به نیازی که در آلمان وجود دارد، در آنجا جذب شوند و زودتر از حالت نرمالی که تقریبا دو سال طول میکشد، وارد سیستم شوند.
قراردادی با بخش بیمارستانی دانشگاه هامبورگ به منظور انتقال امکانات ویژه ICU به ایران امضا کرده بودیم که این موضوع هم به دلیل تغییر رییس سازمان نظام پزشکی کشورمان، به دست فراموشی سپرده شد.
صنعت ایمپلنت در کشور آلمان چه پیشینه و عملکردی دارد؟
در سال ۱۹۶۵ یعنی حدود ۵۸ سال پیش کشورهای آلمان، سوئیس و سوئد شروع به ساخت ایمپلنت کردند و هیچ کشور دیگری در دنیا چنین تفکری نداشت. آلمانها در دانشگاه توبینگن این کار را با موفقیت بالا به انجام رساندند و پس از آن تعداد زیادی از دندانپزشکان در دانشگاههای مونیخ و فرانکفورت، شروع به این کار کردند، بهگونهای که در حال حاضر تعداد بسیار زیادی کارخانه ایمپلنتولوژی در آلمان وجود دارد.
کیفیت تجهیزات پزشکی که در آلمان تولید میشود، واقعا بیرقیب است؛ بهطوری که از تجهیزات تولیدشده در آمریکا هم بالاتر است. این تفاوت کیفیت تجهیزات بهگونهای است که شرکتهای بزرگ آمریکایی در بسیاری از مواقع برای اینکه بتوانند از آن تکنولوژی استفاده کنند، مجبور میشوند که شرکتهای آلمانی را خریداری کنند.
البته این موضوع، واقعا پدیده بسیار بدی است، چراکه وقتی شرکتهای آمریکایی یک شرکت آلمانی را خریداری میکنند، در واقع خون شرکت را میمکند و در ادامه آن شرکت چیزی برای عرضه نخواهد داشت. این در حالی است که وقتی خود آلمانیها فعالیت میکنند، بسیار پویا هستند و شرکتها همیشه رو به رشد قرار دارند.
در حوزه ایمپلنت، بیش از ۸۰ برند در آلمان در حال تولید است که به سراسر جهان صادر میشود. کار جدید دیگری که آلمانیها شروع به انجام آن کردهاند، این است که بخشی از ایمپلنت را در کشور خودشان تولید میکنند و سپس سایر بخشها را به کشورهایی مانند برزیل و کرهجنوبی ارسال میکنند و در ادامه مجددا تمام اینها در آلمان جمع شده و تحت یک برند آلمانی به سراسر دنیا صادر میشود. شاید بدون اغراق بتوان گفت که در کنار سوئیس، کشور آلمان از بهترین تولیدکنندگان ایمپلنت در دنیا است.
ضمن توضیح در مورد انواع ایمپلنت، در خصوص قیمت ایمپلنتهای مختلف اطلاعاتی را ارائه دهید.
بهطور کلی، دندانپزشکی نهتنها در ایران، بلکه در همه جای دنیا رشته بسیار گرانی است. نکته دیگر اینکه دندانپزشکی بر خلاف پزشکی که برای برقراری سلامت عمومی طراحی شده است، نمیتواند این کار را انجام دهد، زیرا در ازای دریافت هزینههای سنگین قادر به انجام این کار است.
قاعدتا در مورد ایمپلنت هم به همین ترتیب است و در زمانی که وضعیت اقتصادی کشور خوب بود، ایمپلنتهای درجه یک که بسیاری از آنها هم آلمانی بودند، در بازار ایران وجود داشت، اما با کاهش توان اقتصادی کشور و وضع تحریمهای جدید به خصوص از سال ۱۳۸۸ به بعد، تقریبا تمام برندهای اروپایی از ایران خارج شدند و به جای آن، برندهای کرهای و برزیلی وارد شدند.
در ادامه این داستان، قاعده دیگری مطرح شد که ایمپلنت در داخل ایران تولید شود که در همین راستا چند شرکت اقدام به تولید ایمپلنت ایرانی کردند که هماکنون در بازار عرضه میشوند؛ بنابراین به نظر میآید هر چه وضعیت اقتصادی وخیمتر شود، ما از برندهای بینالمللی و معتبر اروپایی ایمپلنت دور میشویم و باید سراغ برندهای دیگری برویم.
طبیعتا بیدندانی ماجرایی نیست که با بدتر شدن وضع اقتصادی بهبود پیدا کند و هرچه وضع اقتصادی بدتر شود، بیدندانی هم افزایش مییابد؛ لذا نیاز به ایمپلنت هم بیشتر خواهد شد.
اینکه مردم برای ایمپلنت مراجعه کنند یا ترجیح دهند که بیدندان بمانند، واقعا موضوع عجیبی است، زیرا کمرشکن بودن هزینهها برای یک دندانپزشک به اضافه استهلاک بدنی بسیار بالایی که در این حرفه وجود دارد، موجب مهاجرت تعداد بسیار زیادی از همکاران شده و مابقی هم یا دست از کار کشیدهاند یا در فکر مهاجرت هستند.
قیمت خرید ایمپلنت هم بسته به برندهای مختلف، متفاوت است. به عنوان مثال، ایمپلنتهای برندهای مختلف سوئیسی، بین ۵ میلیون تا ۷ میلیون تومان باید خریداری شوند و فقط بخش جراحی آنها تقریبا بین ۳ تا ۵ میلیون تومان هزینه دارد که البته برای همه مردم قابل دسترس نیست و برای قشر خاصی قابل استفاده است.
از سوی دیگر، قیمت ایمپلنتهای موجود در بازار که اغلب کرهای، برزیلی و اخیرا ایمپلنتهای ایرانی هستند، نصف و یکسوم و بعضی مواقع یکپنجم ایمپلنتهای سوئیسی و آلمانی است که به دلیل ارزانتر بودن و توان اقتصادی کم مردم، با استقبال بیشتری روبهرو شده، از همینرو دندانپزشکان هم مجبور میشوند که از این برندها استفاده کنند.
انجمن ایمپلنت ایران و آلمان چه برنامههای توسعهای را در نظر دارد؟
برای سال آینده، بخش مربوط به انجمن ایمپلنت ایران و آلمان را به شدت تقویت خواهیم کرد. در واقع به دلیل نیاز شدیدی که وجود دارد و اثر بسیار زیادی که آلمان بر سیستم آموزشی و سیستم تکنولوژی ما دارد، این بخش را که در ۵ سال گذشته در خصوص آن کار نکردهایم، بیشتر تقویت خواهیم کرد.
برگرفته از ماهنامه شماره ۸۹ دنیای سرمایه گذاری
پایگاه خبری دنیای سرمایه گذاری آنلاین