در پاییز 1404 (2025 میلادی)، اقتصاد جمهوری اسلامی ایران در برابر چالشهای بزرگی ایستاده است. پایان رسمی توافق جامع اقدام مشترک (برجام) در 26 مهرماه، که از سوی مقامات کشورمان «روز خاتمه» نامیده شد، نه تنها محدودیتهای هستهای را برداشته، بلکه زمینهای برای فشارهای جدید بینالمللی فراهم کرده است. این رویداد، در حالی رخ میدهد که مذاکرات هستهای با ایالات متحده، که از فروردین 1404 آغاز شده بود، به دلیل اقدامات نظامی اسراییل و آمریکا متوقف شد و رهبر معظم انقلاب اسلامی، پیشنهادهای ادعایی واشنگتن را رد فرمودند.
بلاتکلیفی در سیاست خارجی، که ریشه در تنشهای منطقهای دارد، اقتصاد کشور را در موقعیتی حساس قرار داده است. بانک جهانی پیشبینی کرده که تولید ناخالص داخلی ایران در سال 1404 حدود 1.7 درصد و در 1405 حدود 2.8 درصد کاهش یابد. این یادداشت به تحلیل این بلاتکلیفی و تاثیر آن بر آینده اقتصادی ایران میپردازد؛ جایی که ابهامات، فرصتهای رشد را محدود و تهدیدهایی برای ثبات اجتماعی ایجاد میکند.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر، به ویژه پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام در سال 1397، در چرخهای از مذاکرات و فشارهای تحریمی قرار گرفته است. در خرداد 1404، آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران را به دلیل عدم رعایت برخی تعهدات پادمانی، غیرمتعهد اعلام کرد که این امر، زمینهساز فعالسازی مکانیسم «اسنپبک» و بازگشت تحریمهای سازمان ملل شد. مذاکرات سال 1404 با ایالات متحده، که با نامهای از سوی رییسجمهور ترامپ آغاز شد، نوید یک توافق جامع را میداد، اما به دلیل اصرار طرف مقابل بر توقف کامل برنامههای دفاعی و هستهای کشور، به بنبست رسید. مقامات ایرانی از جمله دکتر پزشکیان، رییسجمهور، تاکید دارند که ایران هرگز از حقوق هستهای و دفاعی خود دست برنمیدارد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی اخیرا پیشنهاد ترامپ برای ازسرگیری گفتگوها را «رویاپردازی» خواندند و فرمودند که قابلیتهای هستهای ایران، دستاورد ملت بزرگ و مقاوم است و نابودشدنی نیست. حملات اخیر رژیم صهیونیستی به برخی تاسیسات کشور، که تصاویر ماهوارهای آن را نشان میدهد، تنشها را افزایش داده و پیشرفت دیپلماتیک را دشوار کرده است. کارشناسان معتقدند که بدون یک توافق عادلانه و مبتنی بر احترام متقابل، ایران در وضعیت «تعادل پویا» باقی خواهد ماند. مقامات کشورمان نیز تاکید دارند که بدون رفع تحریمهای ظالمانه، اقتصاد نمیتواند به پتانسیل واقعی خود دست یابد و حمایتهای چین و روسیه، هرچند ارزشمند، جایگزین کامل بازارهای جهانی نیست.










