بعضی از منتخبین مردم که در دوران تبلیغات در هر محفل و مجلسی با دعوت و بی دعوت خودی نشان دادند، از پنجره هر رسانه ای دیده شدند، صدا و پیام و ادعای شان در حل مشکلات روستا، بخش ، شهر، شهرستان حوزه انتخابی شان و حتی مشکلات کشور نیز شنیده شد، معلوم نبود و نیست که چرا به محض جلوس بر صندلی سبز بهارستان از مدار خارج و در طول دوراننمایندگی شان نه سَری، نه صدایی، نه موافقتی، نه مخالفتی از خود نشان نمیدهند که موکلش یادش نرود که چی کسی را به مجلس فرستاده ، انگار ساختمان مجلس مثلث برموداست و به ناگاه نمایندگان به مدت ۴ سال در آن غیب میشوند.
البته شاید در جواب به این ادعا بگویند که اثر وجودی نماینده در کمیسیون ها توسط رسانه ها بازتاب کافی ندارد و یا در صحن با زدن کلید دو یا چهار است که افکار عمومی متوجه آن نمی شوند که البته تر آنکه این جواب ها مورد پذیرش جامعه واقع نشده است و نخواهد شد.
بنده به جرات ادعا می کنم اکنون که کمتر از پنج ماه به پایان دوره یازدهم مجلس مانده، اگر در حوزهای که پنج نماینده و بیشتر دارد، افکار سنجی شود، بیش از ۶۳ درصد مردم همان حوزه انتخابیه نخواهند توانست اسامی تمام نمایندگان خود را را بگویند.
مشکل کجاست؟ و چه زمانی و چگونه باید آسیب شناسی شود؟
چه شخص، نهاد، سازمان و یا تشکلی باید به این مهم ورود کند؟
نقش نهاد قوه مقننه در ایجاد و نیز رفع این مشکل به چه میزان است و چگونه بایستی مرتفع شود؟
سوای عناوینی که در فوق آوردم، لازم است به نقش مخرب قوه مجریه و برخی از سازمانها مانند شهرداری، در به انزوا کشیده شدن نقش و تلاش نمایندگان اشاره کرد.
سوابق رفتار دولتها فارغ از برچسب سیاسی که دارند با مجالس هم عصر خود تابلویی زشت و ناپسند در بازتاب عملکرد و بروز و ظهور پیدا کردن اقدامات نمایندگان و در مجموع مجلس را نشان می دهد که بخشنامه به ظاهر ملغی شده معاون سیاسی سابق وزارت کشور در دولت فعلی بهترین موید این ادعاست.
به عنوان مثال نزدیک به یک ماه است که نمایندگان تهران به دنبال تشکیل جلسه با وزیر نیرو ووزیر کشاورزی برای بررسی و رسیدگی به مشکلات موجود در حوزه آب، آلودگی هوا، سوخت نیروگاهها و افزایش روزانه قیمت پروتئین و سایر محصولات کشاورزی هستند اما به لطف بی احترامی و بی عنایتی معاونین پارلمانی دو وزارتخانه فوق در حالی که هنوز معضلات آلایندهها و کمبود آب پابرجاست و قیمت یک کیلو گوشت گوساله به مرز یک میلیون تومان نزدیک شده، خبری از وزرای مربوطه نیست.
در هرحال تجربه ادوار مجلس تاکنون نشان می دهد که نمایندگان مجلس در سه ضلع مثلث برمودایی گرفتارند که ضلع اول آن دولت است و ضلع دوم را رسانهها و خنثی شدن تلاشهایشان توسط نهاد پارلمان و تهدیدات شورای نگهبان شکل می دهد و ضلع سوم این مثلث نتیجه از دست دادن انگیزه منتج از فشارهای ضلع دوم و نیز فراموش کردن قول و قرارها و وعدهایی که نمایندگان به موکلان خود داده اند و بی اعتنایی به تعهد و سوگند نمایندگی است.
به هر حال تا زمانی که لیستها تحت تاثیر نسبتها و اسمها باشد نه رسمها و تواناییهای تخصصی و با ادعای تنظیم فهرست وحدت، لیست وحشت بسته شود، آش همان آش است و کاسه همان کاسه.
تا زمانی که نماینده دارای روحیه حریت و آزادگی ذاتی نباشد و احزاب به معنی علمی شکل نگیرند و نماینده تا حتی وزیر و رئیس جمهور تربیت نکنند، لااقل مثلث برمودای توضیح داده شده، در همان ماه های اول هر دوره، نمایندگان و مجلس را می بلعد و قورت می دهد و از صحنه افکار عمومی خارج می کند، طوری که مردم نا امید از حل مشکلات کشور توسط نمایندگان خود می شوند، درست مثل همین روزها. مثل همین روزهایی که حداقل سه وزیر اقتصاد، کشاورزی و خارجه در آستانه انتخابات مجلس باید استیضاح و عزل شوند که سایه سنگین مثلث صدرالذکر و بعضا مصلحتهای غیر مدبرانه مانع از انجام آنست.
لذا به هر میزان که آن تعداد از نمایندگانی که خالصانه و صادقانه پای ایفای متعهدانه وظایف و تکالیف نمایندگی شان مانده اند، گرچه تلاش هایشان نزد خداوند ناظر و آگاه محفوظ است، اما خروجی عملکردشان در هاله غبار ناشی از عملکرد سوء مثلث مذکور به محاق می رود و این ظلمی است آشکار به نمایندگان صالح، صادق و خالص که نستوه و خستگی ناپذیر نزدیک به چهارسال مجاهدت کردهاند که البته هم مردم قدردان آنانند و هم اجرشان در لوح محفوظ، محفوظست.
اما اکنون این سوال مطرح است که آیا گروه ها ی سیاسی که در آستانه تنظیم فهرست هایشان برای مجلس بعدی اند، به این اندازه از فهم و درک اوضاع وخیم اقتصادی، معیشتی و وضعیت بغرنج اجتماعی و تغییر در نگرش های سیاسی جامعه ایران نرسیده اند که چشمهایشان را بشویند و بعد از ۱۱ دوره تجربه نهاد پارلمان، طوری دیگر ببینند و طرحی نو در اندازند؟.
پس به نظر می رسد سریع ترین راه اصلاح، حذف پدر سالارها در چیدن لیست های انتخاباتی و عبور از اسمها و نسبت هاست، که متاسفانه باید گفت بر اساس آنچه در حال حاضر شنیده شده و مسبوق به سابقه، ساری و جاری است، آش بازهم همان آش خواهد بود و کاسه نیز همان.
و بر این بستر، متاسفانه باید اذعان کرد که مثلث برمودای چنبره زده بر بهارستان همچنان کارکردش را حفظ خواهد کرد. که صلاح مملکت خویش، خسروان دانند.
امیرحسین باقر نژاد کارشناس سیاسی